در مجموع 403 فیلمی ژانر عاشقانه یافت شد.
در مجموع 403 فیلمی ژانر عاشقانه یافت شد.
پس از بازگشت به محل کار با برنامهای ترکیبی (حضوری و دورکاری)، دو همکار که فقط با نامهای خانم دوشنبه و آقای سهشنبه یکدیگر را میشناسند، شروع به فرستادن یادداشتهای دوستانه میکنند؛ و همین آغازگر یک رابطه عاشقانه اداری میشود.
پس از آنکه نویسندهای به نام میا با امیلی، پدری تنها، عاشق میشود، خوشبختی آنها زمانی به چالش کشیده میشود که برای داشتن فرزندان مشترک، تحت درمانهای ناباروری قرار میگیرند.
در دوران انقلاب، ماری آنتوانت و محافظ او، اسکار فرانسوا دو ژرژیه، با انتخابهای دشواری روبهرو میشوند؛ زنانی که در حال رشد و شکلگیری در نقشهای منحصربهفرد خود هستند.
میریام گوردون در حالی که در یکی از شعبههای کتابخانه عمومی در مرکز شهر کار میکند، در مهی از غم و اندوه زندگی میگذراند. همزمان با آغاز یک رابطه عاشقانه نوپا، دریافت مجموعهای از نامههای مرموز و تهدیدآمیز، دنیای بسته و آرام او را دچار تزلزل میکند.
در حالی که تا گردن در بدهی فرو رفتهاند، دو برادر نقشهای میکشند تا با فریب یک وارث ثروتمند، خانهشان در ناپل را نجات دهند اما عشق ناخواسته، خیلی زود همه چیز را پیچیده میکند.
یک خوشگذران برای بهدست آوردن ارثیهاش، نمایشی از یک برنامهی همسریابی به راه میاندازد تا آخرین وصیت پدرش را اجرا کند: اینکه پسرش با زیباترین دختر جهان ازدواج کند.
پس از مرگ مادرش، الکس متوجه میشود که برای دریافت ارثیه باید فهرستی از آرزوهای دوران کودکیاش را که سالها پیش نوشته، عملی کند. در مسیر انجام این چالشها، او با گذشتهی خود روبهرو شده، روابط جدیدی را تجربه میکند و به درک عمیقتری از زندگی و خودش میرسد. این سفر، الکس را وادار میکند تا رویاهای فراموششدهاش را دوباره زنده کند و معنای واقعی خوشبختی را کشف کند.
زنی با تربیتی خاص در یک مسافرخانه در حومه شهر، در سن 20 سالگی زادگاهش را ترک میکند تا در سئول به دنبال حرفهاش برود. اما دوازده سال بعد، برای درمان دلش به خانه بازمیگردد و در این مسیر با پیچ و خمهایی روبهرو میشود و دوباره با اولین عشقش ملاقات میکند.
وقتی که مورت میفهمد کمتر از یک سال از عمرش باقی مانده، نامزدش نیکول او را ترک میکند و او مجبور میشود با سرنوشت تلخ خود کنار بیاید. مورت به یک سرویس دوستیابی میپیوندد که افراد را بر اساس تاریخ مرگشان به هم معرفی میکند. او در این میان با کیت آشنا میشود، اما سایه یک دلال دیوانه که او را تعقیب میکند، همیشه بر سر او سنگینی میکند.
وقتی یک ویراستار موفق نیویورکی برای یک ماه دسامبر به شهر کوچک سنت آیوز میرود تا کتابفروشی محلی را اداره کند، او وارد دنیایی میشود که به دور از هیاهوی شهری، سرشار از گرمای انسانی و اسرار ناگفته است.