«تهران: شهر عشق» طنز تلخ عاشقانه ای است در مورد سه شخصیت که علیرغم هیاهوی بی حد و حصر ابر شهر تهران احساس تنهایی می کنند و در راه پر کردن این تنهایی به شناخت عمیق تری از خودشان می رسند. داستان های این سه شخصیت به طور موازی پیش می رود و در نهایت مینا، وحید و حسام اگر چه همچنان تنها اما مصمم تر و با درک عمیق تری از خود به راهشان در هیاهوی تهران ادامه می دهند .
دختری نوجوان به نام پریسیلا بیولیو در یک مهمانی با الویس پریسلی، سوپراستار سبک راک اند رول ملاقات کرده و زندگیاش پس از این ملاقات برای همیشه تغییر میکند…
یک زوج متاهل که توافق نامه طلاق بستهاند در یک تصادف خاطرات خود را از دست می دهند. با فراموشی، آنها دوباره عاشق یکدیگر می شوند، بنابراین خانواده های آنها سعی می کنند خاطرات خود را بازسازی کنند تا طلاق نهایی شود.
پدر پروانه در زندان است و از طریق گوشی فرهاد، یکی از هم بندهایش، با دخترش در ارتباط است. پس از مدتی، فرهاد و پروانه به هم علاقه مند می شوند و این آغاز ملاقات های آن ها و شروع ماجراها است. «ملاقات خصوصی»، توانسته سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را در چهلمین جشنواره فیلم فجر از آن خود کند و همچنین برنده جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه از بیست و دومین جشن حافظ و انجمن منتقدان فارسی زبان شده است.
عشق پیچیده لئونارد و فلیسیا از زمانی که در سال 1946 در یک مهمانی با هم آشنا شدند تا زمان ازدواجشان شروع میشود. ازدواجی که 26 سال ادامه یافت و ..
هدلی و الیور در پرواز نیویورک به لندن عاشق یکدیگر میشوند، آنها یکدیگر را گم میکنند و امکان ملاقات دوباره با یکدیگر غیرممکن به نظر میرسد ولی…
اما در حومه نیوجرسی دارای یک شوهر و دو فرزند فوق العاده است - او همچنین یک زندگی مخفیانه به عنوان یک قاتل اجاره ای دارد - رازی که همسرش دیوید وقتی تصمیم می گیرد که ازدواج خود را با یک بازی نقش آفرینی کند متوجه می شود.
زندگی آرام اعضای خانواده ربانی با ورود ناخواسته یک مار، پیداشدن یک نسخه خطی نفیس و یک حفره اسرارآمیز دچار تحولاتی میشود...
دو فرسودگی عاشقانه، جین و ویل، بلافاصله در عروسی یک دوست مشترک به سمت یکدیگر کشیده می شوند. پس از یک ارتباط فاجعه بار در اتاق لباس، آن دو 24 ساعت آینده را با هم می گذرانند و اعترافات صریح در مورد تاریخچه های درهم و شکسته و دل شکسته می پردازند، به این شانس که این پرتاب ممکن است چیزی واقعی باشد.
خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای پولیشتی از حیدرآباد هند، می خواهد یک رابطه جدی داشته باشد. با اینکه ظاهرا نظرات این دو با هم متفاوت است ولی با یکدیگر به طور غیرمنتظره ارتباط برقرار می کنند...