داستان درباره مردی است که می خواهد خانه اش را بازسازی کند. او بعد از آن که مقدار زیادی پول بدست می آورد، تصمیم می گیرد که این کار را با کمک دوستانش انجام دهد. اما با مشکلاتی روبرو می شود.
«لامینور» قصه دختری به نام «نادی» را روایت میکند که به دلیل مخالفت پدرش با موسیقی و نوازندگی، باید علاقه و تواناییاش را نادیده بگیرد.
قسمت هفدهم با دوبله فارسی اضافه شد.
آتش حکیم اوغلو متخصص بیماری های عفونی است که به تازگی در بیمارستانی که دوستش آنجا مدیر است مشغول به کار شده است. اما یک مشکل وجود دارد و آن این است که حکیم اوغلو نمی تواند خود را با قوانین بیمارستان وفق دهد و...
الفکینز افسانهای کلن کوتولههایی بودند که شبها مخفیانه به صنعتگران کمک میکردند تا اینکه 200 سال پیش توسط همسر بدخواه یک خیاط بیرون راندند. این داستان بازگشت آنهاست.
موتورسیکلت قرمزی به نام ریکی به همراه سایر دوستانش دور شهر راه می روند و ماجراهای جذابی را پشت سر می گذارند و...
وسلی، گربه نارنجی او به نام پرتزل و دوست صمیمیاش، جورجی ، بخاطر خلاقیتشان شناخته میشوند. مادر ، پدر و مادربزرگ فوق العاده دانای او ، باها چان ، بیشتر از همه می داند.بعضی روزها، با کمک باها چان، وسلی و جورجی مشکلات زیادی را حل می کنند.کارهای ساده مانند : پخت کیک ، درست کردن یک ساندویچ کره بادام زمینی کره و ژله. اما بعضی اوقات که کار ها خیلی سخت می شوند، همه کاری که باید انجام دهند این است که وانمود کنند برای انجام آن کارها به نینجا های سریع ، تبدیل می شوند.
داستان های یک سگ بامزه به نام اسنوپی که رویای او برای تبدیل شدن به یک فضانورد به واقعیت تبدیل می شود و برای انجام یک ماموریت راهی سفری پرماجرا به ناسا می شود و...
در اواخر دوره گوریو و اوایل دوره چوسان, دو دوست بخاطر اختلاف نظر درباره کشور خود، دشمن یکدیگر میشوند. «سو هی» فرزند فرمانده «سو گیوم» می باشد. او جنگجوی ماهریست که در مقابل بی عدالتی سکوت نمیکند و با اینکه زندگی بسیار سختی دارد باز هم لبخند از روی لبانش محو نمیشود. از طرفی «نام سون هو»، فرزند زنی از طبقه پایین، پسری بسیار باهوش و با استعداد است که سعی دارد در امتحان افسری قبول شود اما به علت یک سوتفاهم وارد یک درگیری با سو هی میشود.
داستان در باره گرالت ریویایی، جادوگر و شکارچی جهش یافته هیولا است که در تلاش است تا جای خود را در این دنیای پر از هیولا و آدم های ظالم پیدا کند.
بعضی از آدمها رو بیوقفه باید دوست داشت …داستانی است دربارهٔ رفاقت، عشق و خیانت بین سه خانوادهٔ بابک، مسعود و سهیل که شرکای کاری و دوستان قدیمی هستند. بابک سردبیر مجلهٔ پرفروشی است و سهیل و مسعود همکاران او در نشریه هستند، هرکدام در زندگی مشترکشان دچار مسائلی شدهاند و برای فرار از زندگی روزمره و کاری و چند روز دوری از همسرانشان تصمیم میگیرند بدون اطلاع خانواده به سفر مجردی و به اصطلاح خودشان ریکاوری بروند…