
وقتی یک سرقت مواد مخدر به شکلی مرگبار از کنترل خارج میشود، یک پلیس خسته و دلزده برای نجات پسر یک سیاستمدار، راه خود را از میان دنیای جنایتکاران یک شهر فاسد باز میکند.
وقتی تحتتعقیبترین مرد آمریکا در شهری کوچک در ایالت کنتاکی ظاهر میشود، گذشتهی خشونتبارش ــ به همراه گروهی خونخواه که بهدنبال انتقام و پاداشی هنگفت هستند ــ خیلی زود خودش را نشان میدهد. در حالی که برادران در برابر هم قرار میگیرند و گلولهها شهر را به ویرانی میکشانند، این تفنگکش برقآسا دشمنانش را وادار میکند بهای سنگینی برای طمعشان بپردازند.
هنگامی که یکی از آشنایان قدیمی به قتل میرسد، وولف ناگزیر میشود که این پرونده را حل کند. با درک اینکه به اقدامات شدیدتری نیاز است، او برادر مرگبار و دورافتادهاش، براکس، را برای کمک فرا میخواند. وولف با همکاری مأمور خزانهداری، مریبث مدینا، یک توطئهی مرگبار را کشف میکنند و خودشان به هدف یک شبکهی بیرحم از قاتلان تبدیل میشوند؛ شبکهای که برای حفظ اسرارش از هیچ کاری دریغ نمیکند.
سپتامبر و جولای، دو خواهر، پیوندی عمیق و ویژه با یکدیگر دارند؛ آنها با زبانی رمزآلود با هم صحبت میکنند و دنیای بیرون را از خود دور نگه میدارند. پس از آنکه سپتامبر از مدرسه تعلیق میشود، مادرشان آنها را به خانهای دورافتاده در سواحل ایرلند میبرد — جایی که جولای کمکم در برابر سلطهی هرچه خشنتر خواهرش مقاومت میکند.
با ناپدید شدن مزارع آمریکایی، یک دامدار لبنیاتی نسل چهارم و نوهاش برای حفظ شیوهی زندگی خود میجنگند. آنها که با خطر مصادرهی مزرعهشان روبهرو هستند، همه چیز را روی تیم محبوبشان، «گرین بی پکرز»، قمار میکنند تا شاید در آخرین تلاش ممکن، تکه زمین کوچکشان را نجات دهند.
زنی با تربیتی خاص در یک مسافرخانه در حومه شهر، در سن 20 سالگی زادگاهش را ترک میکند تا در سئول به دنبال حرفهاش برود. اما دوازده سال بعد، برای درمان دلش به خانه بازمیگردد و در این مسیر با پیچ و خمهایی روبهرو میشود و دوباره با اولین عشقش ملاقات میکند.
یک فضانورد و یک توریست فضایی، با مأموریتهایی متفاوت، در فضای بیکران به هم میرسند و کمکم جاذبهای فراتر از جاذبه زمین را احساس میکنند.
قسمت هفتم منتشر شد.
ده هزار انسان در زمین باقیمانده و مجبور شدهاند که به علت هوای سمی کره زمین، در سیلوهای غولپیکر زیرزمینی که عمقی به میزان صدها طبقه دارند، زندگی کنند. در این مکانها مردم در جامعهای زندگی میکنند که پر از آئیننامههای نوشته شده برای محافظت از آنها میباشد اما هیچکس نمیداند که چرا و چه زمانی این سیلوها ساخته شدهاند.
یتیمی که از میان زبالهها نجات یافته است، در حومهای از گوا که تحت کنترل باند مواد مخدر قرار دارد، به برادر بزرگترش دل میبندد. هر دو به فوتبالیستهای ستاره تبدیل میشوند، اما مرگ مشکوک مادرشان، تهدیدی برای جداییشان ایجاد میکند.