استل که یک خلبان باتجربه خطوط هوایی است، در بین پروازهای طولانی مدت با همسر مهربان و محافظش گیوم زندگی کاملی دارد. یک روز، به طور تصادفی، در راهروی فرودگاه، با آنا، عکاسی که بیست سال قبل با او رابطه پرشور داشت، به هم میرسند. استل نمی داند که این اتحاد دوباره او را به یک مارپیچ کابوس وار تبدیل می کند و زندگی او را وارونه و غیرمنطقی می کند.
نیکولاس کوچولو با وجود همهی جر و بحثها، دعواها، تنبیهها، رفاقتها و رقابتها روزگار خوشی را میگذارند و میآموزد که چگونه با وجود تمام این مسائل، از زندگی لذت ببرد و به خود و دیگران خوش بگذراند.
هر زمستان، تنها در بیابانهای بیرحم و یخی قطب جنوب، در مرکز نامساعدترین ناحیه بر روی کره زمین، یک سفر واقعاً قابل توجه رخ میدهد، درست به همان صورتی که در طی هزاران سال انجام شدهاست...
چُوپی پسربچه ای شبیه پنگوئن است که توی دنیای خاص خودش زندگی میکند. فضای داستان این پسربچه سوررئالیسم است. میدونید سوررئالیسم چی هست؟