
از اتفاقات پشت پردهی سیاستمداران هفت کشور ثروتمند دموکراتیک جهان است. این سیاستمداران در حال نوشتن بیانیهای درباره یک بحران جهانی هستند که ناگهان خود را در جنگلی سرسبز و پرخطر گم میکنند.
مردی جنایتکار به همراه همسرش در یک تریلر دورافتاده مخفی شدهاند. زن که از روشهای کنترلگرایانهی شوهرش به تنگ آمده، تصمیم به ترک او میگیرد. اما ورود یک تریلر دیگر با حضور زوجی ناشناس و مرموز، اوضاع به شکلی خطرناک برای همه تغییر میکند.
کازویوکی کوگا، جوانی که آرزوی بازیگری در سر دارد، برای نقش اصلی در نمایش بعدی یک گروه تئاتر شرکت میکند. از میان 300 نفر، تنها 7 نفر برای مرحله نهایی انتخاب میشوند و او یکی از خوششانسهاست. این 7 نفر به ویلای کوهستانی برفی دورافتاده میروند و به مدت 4 روز در آنجا در آزمون نهایی شرکت میکنند. طبق دستورات کارگردان، هیچگونه ارتباطی با دنیای بیرون ممکن نیست. اما وقتی شبها شروع به سپری شدن میکنند، شرکتکنندگان یکی یکی ناپدید میشوند و ترس و رازهایی تاریک در دل آن مکان آغاز میشود.
افسران دپارتمان گمرک و مالیات هنگ کنگ، چو چینگ-لای و چونگ وان-نام، رابطه نزدیکی به عنوان مربی و شاگرد دارند. در یک پرونده مرتبط با کشف اسلحههای قاچاق، چینگ-لای برای شرکت در یک عملیات مشترک با اینترپل برای دستگیری یک فروشنده اسلحه منزوی فرستاده میشود. با این حال، وان-نام تصمیمی اساسی میگیرد که موضوع را پیچیدهتر میکند.
باب اسفنجی در جستجوی دستور پخت به سرقت رفته ای وارد ماجرایی میشود که او را به دنیای انسانها میآورد، جایی که با یک دزد دریایی درگیر میشود و…
وقتی یک ویراستار موفق نیویورکی برای یک ماه دسامبر به شهر کوچک سنت آیوز میرود تا کتابفروشی محلی را اداره کند، او وارد دنیایی میشود که به دور از هیاهوی شهری، سرشار از گرمای انسانی و اسرار ناگفته است.
وقایع عجیبی در روستایی که محل زندگی میمونهاست رخ میدهد و یک زوج تازهعروس و داماد به همراه مسئولان جنگل را وادار میکند که برای کشف علت این اختلالات غیرعادی دست به کار شوند.
فرد نوازنده خیابانی و گربهاش، تبی مکتت، با موسیقی خود مردم لندن را سرگرم و شاد میکنند. اما یک روز، فرد دچار حادثه میشود و با آمبولانس به بیمارستان منتقل میشود، در حالی که تبی تنها و سرگردان در خیابانهای شلوغ لندن رها میشود. حالا تبی باید راهی برای ادامه زندگی پیدا کند، در حالی که همچنان به دنبال راهی برای بازگشت به نزد دوست و همراه قدیمیاش است.
پس از بیست سال دوری، اودیسئوس در سواحل ایثاکا ظاهر میشود، فرسوده و غیرقابلشناخت. پادشاه بالاخره به خانه بازگشته است، اما بسیاری از چیزها در پادشاهیاش تغییر کرده است از زمانی که برای جنگ با تروا از آنجا رفت.
دو افسر جوان پلیس، در حالی که در آنتورپ تحت اشغال نازیها در طول جنگ جهانی دوم به فعالیت میپردازند، میان همکاری با دشمن و مقاومت در برابر آن دچار تردید و کشمکش میشوند.