یک گانگستر مخوف معروف به روح، وارد یک زندان شده و افراد داخل زندان را گروگان میگیرد تا شمشهای طلای پنهان شده در زندان را به سرقت ببرد. اما در این میان یک افسر پلیس حرفهای برای حل این موضوع مامور شده و بدین ترتیب تعقیب و گریز میان یک جنایتکار باهوش و یک افسر پلیس بیرحم آغاز میشود و…
در آیندهای نزدیک، یک ربات انساننما با کمک یک هکر حرفهای تمام محدودیتهای افکار و تواناییهایش را از بین میبرد و این کار باعث میشود که...
زنی نیمه شب در پمپ بنزین دورافتاده ای توقف می کند و بازیچه دست تک تیراندازی روانی می شود که نقشه ای سرّی دارد. او برای زنده ماندن نه تنها باید از آتش گلوله های تیرانداز بگریزد، بلکه باید بفهمد چه کسی پشت این ماجراست و چرا.
در روز عید کریسمس، مردی شاهد مرگ پسر کوچکش در تیرباران بین دو دارودسته خلافکار است. او که به خاطر یک جراحت صدایش را از دست داده، قدم در مسیر خونبار انتقام می گذارد.
نیروی ترکیبی از قانونگذاران محلی و پلیس هند قصد دارند تا گروه روفوس باک، گروهی از فراریان را که با انتقام در ذهن خود مشغول هستند، سرنگون کنند.
افتتاحیه فصل تازه شب آهنگی در قالب ویژه برنامهای شاد و مفرح با دکوری متفاوت که اجرای آن را حامد آهنگی بر عهده دارد.
گروهی از خلافکاران حرفهای در شب کریسمس به املاک یک خانواده ثروتمند حمله کرده و همه را گروگان میگیرند. حال بابانوئل با اطلاع از این موضوع وارد عمل شده تا این خانواده و کریسمس را نجات دهد اما…
بزودی
در خانهٔ مادربزرگ، همه خانواده دور هم جمع شدهاند تا جشن تولدی برای مادربزرگ بگیرند. همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه داماد خانواده که به دلیل سفر در این مهمانی حضور نداشته سرزده میرسد و شمش طلایش را میخواهد که چندین وقت قبل به امانت در خانه مادربزرگ گذاشته بودهاست. با یک گشتن ساده متوجه نبود شمش طلا میشوند. این ماجرا آغازگر تنشی بزرگ در بین اعضای خانواده است. تمام افرادی که حضور دارند انگیزههایی برای برداشتن شمش طلا دارند و به مرور بحران پیچیدهتر میشود.
لری دیلی که قبلاً به عنوان نگهبان شیفت شب موزه تاریخ طبیعی آمریکا فعالیت می کرد، اکنون تبدیل به یک تاجر موفق شده است. او هنگام بازگشت به شهر، متوجه می شود که موزه تعطیل شده و بسیاری از اشیای عتیقه موجود در آن، به موسسه اسمیتسونین منتقل شده اند و...
«شبی که ماه کامل شد» روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالیست که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد…