
رازی خطرناک ممکن است یک خانواده ماهیگیر ایرلندی را به فروپاشی بکشاند…
دو زوج جوان که برای شب نشینی دور هم جمع شدهاند، بطور ناگهانی متوجه اتفاق های عجیب و غریبی در خانه میشوند. وقایغی که آنقدر وحشتناک و غیرقابل باور هست که باعث میشود آنها از ترس، خانه را ترک کنند. اما آنها به صورت عجیب و غریب در خانه حبس میشوند…
پسر صاحب یک مزون در درگیری به زندان می افتد، دختری که در آن مزون کار می کند ربوده می شود و جنازه مانکن دیگری پیدا می شود.
قدرت و جهانگیر جاعلان معروف که تحت تعقیب پلیس می باشند با لباس و چهره مبدل قصد دارند از کشور بگریزند ولی در میان راه دچار ماجراهایی می شوند که …
در پی شیوع یک ویروس مرگبار، بخش عمده ای از جمعیت انسان ها از بین می روند. البته یک ویروسشناس آمریکایی به نام رابرت نویل، تنها فردی است که در شهر نیویورک، از این حادثه جان سالم به در برده است. رابرت به امید یافتن سایر بازماندگان، هر روز پیام های رادیویی را مخابره می کند و...
دختری گوشه گیر و کم حرف با والدین فقیر و بی توجه خود در روستایی در ایرلند زندگی می کند. والدین او تصمیم می گیرند کایت را به مزرعه ای بفرستند تا با اقوام دورش زندگی کند و...
بزودی
چند میگیری گریه کنی 2 به کارگردانی علی توکل نیا محصول 1401 است. فیلم کمدی و طنز چند میگیری گریه کنی 2 فیلمی به نویسندگی رحیم بهبودیفر و تهیهکنندگی علی توکلنیا و حسن توکلنیا محصول سال 1398 است. این فیلم ادامه فیلم اول است که در سال 1385 اکران شدهاست.
ایران و اسپانیا برای راه اندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیدهاند، شرکتها و افراد بسیاری به طمع برنده شدن در این مناقصه شرکت کردهاند. مهندس سعید پارسا که چندسالی است از همسرش رؤیا عضدی جدا شده و رئیس یکی از شرکتهای حاضر در مناقصه است. دیگران نیز با اهداف متفاوت سعی در برنده شدن در این مناقصه سرنوشت ساز را دارند. رسیدن به موفقیت برای آدمهای این قصه منجر به پیچیدگیهایی در روایت آن میشود.
«شبی که ماه کامل شد» روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالیست که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد…
روایت کلی این فیلم پیرامون اتفاقات بعد از پایان جنگ ایران و عراق در سال 1367 و عملیات مرصاد است. نیروهای امنیتی ایران متوجه حضور نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق در جبهه میشوند. با ارسال دو مأمور امنیتی به بغداد میخواهند قبل از شروع عملیات فروغ جاویدان، عباس زریباف فرمانده این عملیات را ترور کنند. اما داستان طور دیگری رقم میخورد.