قسمت دوم به تلاش پرشور قهرمان ما لائورا برای کشف ناپدید شدن یک زیست شناس جوان با استعداد از شهر کوچک استانی پس از رابطه پرشور او با یک مرد ادامه می دهد.
بعد از وقایع جنگ ایران و عراق، مردم جنگزدهای که حاضر به ترک محل زندگی خود نیستند در اردوگاه برای نشاط روحی مسابقه فوتبالی برگزار میکنند، اما در دقیقه 55 به ناگاه بازی متوقف میشود…
پدر پروانه در زندان است و از طریق گوشی فرهاد، یکی از هم بندهایش، با دخترش در ارتباط است. پس از مدتی، فرهاد و پروانه به هم علاقه مند می شوند و این آغاز ملاقات های آن ها و شروع ماجراها است. «ملاقات خصوصی»، توانسته سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را در چهلمین جشنواره فیلم فجر از آن خود کند و همچنین برنده جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه از بیست و دومین جشن حافظ و انجمن منتقدان فارسی زبان شده است.
این فیلم قصه بی بی سلیمه ، مامای پیر و محبوب روستای تازه آباد است که بالاخره پس از سالها انتظار نوبت سفرش به خانه خدا فرا رسیده ، بی بی در حال خداحافظی و حلالیت طلبی از اهالی دهاست که خبر میرسد اجازه سفر ندارد .
یک کارآگاه برای سرنگونی یک حلقه از قاتلان زنجیره ای مامور شده است که انگیزه شخصی یکی از قربانیان برادرشوهرش است.
زمانی که 65 کارگر معدن در یک فضای بسته و خطرناک گیر میکنند آن هم زمانی که تا ساعاتی دیگر ممکن هست آب کل معدن را بگیرد و همه کشته شوند مهندس جاسوان سینگ گیر دست به هر کاری میزند تا انها را نجات دهد و...
عشق پیچیده لئونارد و فلیسیا از زمانی که در سال 1946 در یک مهمانی با هم آشنا شدند تا زمان ازدواجشان شروع میشود. ازدواجی که 26 سال ادامه یافت و ..
همانطور که لرد ولدمورت کنترل خود را بر هر دو دنیای ماگل و جادوگر محکم می کند، هاگوارتز دیگر یک پناهگاه امن نیست. هری مشکوک است که خطرات حتی ممکن است در داخل قلعه وجود داشته باشد، اما دامبلدور بیشتر در نظر دارد که او را برای نبرد نهایی آماده کند. آنها با هم کار می کنند تا کلید باز کردن قفل دفاعی ولدمورت را پیدا کنند و برای این منظور دامبلدور دوست و همکار قدیمی خود هوراس اسلاگهورن را که به اعتقاد او اطلاعات مهمی در اختیار دارد، استخدام می کند. حتی با نزدیک شدن به رویارویی سرنوشت ساز، عاشقانه برای هری، ران، هرمیون و همکلاسی هایشان شکوفا می شود. عشق در هوا است، اما خطری در پیش است و هاگوارتز ممکن است هرگز دوباره مثل قبل نشود.
هری، رون و هرمیون از آخرین سال زندگی خود در هاگوارتز میروند تا هورکراکسهای باقیمانده را بیابند و نابود کنند و به تلاش ولدمورت برای جاودانگی پایان دهند. اما با مرگ دامبلدور محبوب هری و مرگخواران بیوجدان ولدمورت، دنیا خطرناکتر از همیشه است.
هری، رون و هرمیون به تلاش خود برای شکست دادن ولدمورت شرور یک بار برای همیشه ادامه می دهند. درست زمانی که همه چیز برای جادوگران جوان ناامید کننده به نظر می رسد، هری سه اشیاء جادویی را کشف می کند که به او قدرت می بخشد تا با مهارت های مهیب ولدمورت رقابت کند.