آرزوهای زمین داستان معلم جوانی است که به روستایی می رود و در آشنایی با اهالی روستا پی به دلدادگی دو جوان می برد و می خواهد به آنها کمک کند.
فیلم دو داستان موازی را پیش برده و با هم تلفیق میکند. ابتدا مردی ایرانی به نام عباس خاکپور (با بازی اکبر عبدی) بر صحنه میآید که برای گرفتن ویزای ایالات متحده به ترکیه رفتهاست اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. از سوی دیگر زنی (با بازی آزیتا حاجیان) است که در ترکیه زندگی میکند و در هتل محل اقامتش کار میکند و نمیتواند به ایران بازگردد. عباس تصمیم میگیرد با پوشیدن لباس مبدل و به بهانه ازدواج با یک مرد آمریکایی ویزای آمریکا را بگیرد، اما رفته رفته با دیدن دنیا(آزیتا حاجیان)دلبسته او میشود و...
یک تیم فوتبال متعلق به اهالی شهر رامیان که در دسته سوم کشور فعالیت میکردهاست به دسته دوم صعود میکند، سعید با بازی جواد عزتی در نقش اصلی در این راه در آخرین لحظات بازی آخر دچار مصدومیت تاندون پا میشود و سلامتی اش به خطر میافتد و …
در مورد یک دزد است که پس از سرقت میلیونها پول نقد از مخفیگاه یک قاچاقچی مواد مخدر به نام تمپل، همراه با یک ماشین و همسر باردار او، میا، از مهلکه فرار میکند. حال تمپل که از پس گرفتن پول نقد و پسر متولد نشدهاش ناامید شده است، گروهی از شکارچیان جایزهبگیر را میفرستد تا همسرش میا و دزد را دستگیر کنند اما…
زن جوانی به تدریج جنبههای سیاه فرقه خودش را نشان میدهد و به همه ثابت میکند که این میراث الهی و مقدس نیست بلکه چیزی شیطانی و بسیار شرور است و…
این فیلم خانوادهای را ترسیم میکند که کودکی معلول دارند؛ «ماجان» مادر خانواده، عاشق کودک معلولش «احسان» است اما همسرش وجود این کودک را کفارهای برای گناهانش میداند و سعی دارد با فشار آوردن به «ماجان» او را وادار کند که «احسان» را به یک آسایشگاه بفرستد…
ناصر به جرم قتل به زندان میافتد. در زندان با تقی، فری، هوشنگ و حشمت آشنا میشود. هوشنگ سعی میکند از زندان فرار کند و…
یک هنرمند تئاتر بر اثر تصادفی فردی را مجروح کرده و گذرش به زندان می افتد، او که هیچ از آداب و رسوم زندان نمی داند مجبور می شود که …
يك گروه پنج نفره از تكاوران ايراني براي يك عمليات برون مرزي وارد خاك عراق ميشوند. آنها در همان ابتداي كار با يك گروه عراقي كه در حال شكنجه دادن دو اسير هستند، مواجه و ناچار ميشوند با آنها درگير شوند. اين درگيري مأموريت اصلي آن ها را به مخاطره مي اندازد و...
داستان جوانی به نام بهروز است که دست به هر کاری می زند شکست می خورد. بهروز به جای اینکه دلیل ناکامی هایش را بیابد، فکر می کند آدم بدشانسی است و چون بدشانسی هایش تداوم می یابد، دست به خودکشی می زند، اما چون تاریخ مصرف قرص هایی که خورده گذشته بود نجات می یابد. بهروز دوباره تصمیم به خودکشی می گیرد ولی...