
یک مادر ناامید، که از کودکی تحت تعقیب روحی شیطانی بوده، تنها راه نجات دختر بیمارش را در این میبیند که خودش را به تسخیر همان نیروی پلید درآورد.
قسمت ششم منتشر شد.
روث کلارک، زنی میانسال و سختکوش که به عنوان یکی از بهترین تولیدکنندگان شربت افرا در کانادا شناخته میشود، دیگر تحمل مقید بودن به قوانین بروکراتیک و ادب اجتماعی کشورش را ندارد. با کمک رمی بوشار، یک شخصیت ساده و کوچکاندام محلی، مسیر تازهای در پیش میگیرد.
قسمت هشتم منتشر شد.
پس از 10 سال اقامت در ایالات متحده، هو یانگ به کره بازمیگردد و به طور اتفاقی در یک کافه با اولین عشق خود، هونگ جو، روبهرو میشود. حالا هو یانگ، همانند روزهای 19 سالگی و زمانی که برای اولین بار هونگ جو را ملاقات کرد، دست و پای خود را گم میکند. با بازگشت احساسات قدیمی، باید دید آیا آنها میتوانند به عشقشان فرصتی دوباره بدهند یا نه.
قسمت چهارم منتشر شد.
یک مامور مخفی عملیات خطرناکی را آغاز می کند تا سلاح قدرتمند و جدیدی که دزدیده شده را پیدا کند، اما درگیر ماجراهای پیچیده ای می شود که...
قسمت پنجم منتشر شد.
طاعونی مرگبار و بیسابقه جهان را به زانو درمیآورد و انسانها تقریباً بهطور کامل نابود میشوند. با فروپاشی تدریجی تمدن، تنها چند بازمانده پراکنده باقی میمانند که در دنیایی ویران شده برای بقا تلاش کنند.
قسمت پنجم منتشر شد.
داستانی درباره گروهی از افراد با تواناییهای ویژه که برای زنده ماندن خود را بهعنوان اعضای یک خانواده جا میزنند و از روشهای منحصربهفرد برای غلبه بر جنایتکاران بیرحمی که آنها را تهدید میکنند، استفاده میکنند.
قسمت پنجم منتشر شد.
چهار کودک عادی در جستجوی سیاره خانه خود هستند پس از اینکه در کهکشان جنگ ستارگان گم میشوند.
قسمت هشتم منتشر شد.
یک سیاستمدار در حال صعود و ازدواج تنشزدهاش با همسر گنگش پس از دریافت تماس از یک آدمربا، زندگیشان به هم میریزد و شروع به فروپاشی میکند.
قسمت نهم منتشر شد.
خانوادهای دوستداشتنی، بیپولی، کافیشاپ و ... سرقت از بانک!
مردی که پس از سالها از زندان با شرط آزادی بیرون آمده، حالا شغل عجیبی پیدا کرده است، او باید از یک میلیونر ثروتمند که فقط توانایی حرکت چشم ها را دارد، مراقبت کند.