هاردی که پایش شکسته در بیمارستان بستری شده است و لورل تصمیم می گیرد به عیادت او برود، اما ناخواسته برای اولیور مشکلاتی به وجود می آورد…
پس از اینکه رومئو شروع به تعقیب پسر عمویش ژولیت کرد، دل شکسته بود، روزالین نقشه میکشد تا عاشقانه معروف را خنثی کند و پسرش را در این پیچ و تاب کمدی رومئو و ژولیت شکسپیر به دست آورد.
پسری جوان تنها بازمانده از گروه وایکینگهایی است که به قصد غارت دهکدههای بومیان از کشور خود عازم قاره آمریکا شده بودند؛ این پسر توسط یک زن بومی در میان بقایای کشتی درهم شکسته وایکینگها، پیدا و بزرگ میشود؛ سالها بعد، او باید از قبیله خود که توسط وایکینگها مورد حمله قرار گرفته است، دفاع کرده و…
گروهی متشکل از هفت مرد جوان وجسور که شیفته اکروبات بازی هستند به قیمت شکسته استخوان های خود از ساختمان های بلند بالا میروند و به شکل مارپیچ از بامی به بام دیگر می پرند. یک روز صبح که این گروه برای رقابت به یکی از ساختمان های مرتفع می روند …
یک دانش آموخته نابغه مهندسی به گاوصندوق بانک اسپانیا علاقه مند است. ساختمان بانک بیش از صد سال قدمت دارد. هیچ نقشه ای از ساختمان در دسترس نیست و داری یک سیستم امنیتی شامل یک رودخانه زیرزمینی است که در صورت شکسته شدن در دیوارهای آن اتاق امن طغیان می کند…
از یک ملاقات اتفاقی تا سقوطی غمانگیز، پیوند فوقالعاده «مالکوم ایکس» و «محمد علی» زیر فشار بیاعتمادی و تغییر ایدهآلها شکسته میشود.
مردی دلشکسته به نام وس بعد از یک قطع رابطه عشقی در یک استراحتگاه مرموز گرفتار میشود. حال او با صدایی اسرارآمیز و عجیب از غرفه مجاور، مواجه میشود که به او میگوید تنها امید بشریت برای جلوگیری از یک اتفاق وحشتناک است و…
هنگامی که یک بیماری ناشناخته بیشتر جمعیت جهان را از بین می برد، مردی با خون منحصر به فرد برای مطالعه جدا می شود. او از ترس امنیت همسرش، قرنطینه خود را شکسته و به دنیایی وارد می شود که توسط هیولاهای آلوده تحت سلطه قرار گرفته است…
دلشکسته داستان دلبستگی دو جوان با طرز فکر متفاوت و از دو خانوادهٔ مختلف است (یکی خانوادهٔ شهید و مذهبی و دیگری خانوادهای غیرمذهبی) که مجبور میشوند به اصرار معلمشان با یکدیگر پایاننامه بدهند بدین منظور برای آشنا کردن هم دیگر از جهانهای خود دوستان یکدیگر را به هم نشان میدهند و این باب آشنایی بیشتر آنها میشود ..
پاستاریونی داستان غذاهاست. فیلم با بریانی اصفهانی ها شروع می شود و کوشان وقتی رستوران پدرش در تهران را ورشکسته می بیند، قصد میکند که یک بریانی به جای رستوران فست فود پدرش در تهران را باز کند. رستورانی که به دلیل یک رقیب بسیار قدرتمند و مجلل در آن گوشه خیابان، پاستا دا پیتزا، رونق خود را از دست داده است و…