سه خرس که با یکدیگر برادر هستند، به دنبال جایگاه خود در تمدن شهری می باشند. آن ها به دنبال غذا هستند، تلاش می کنند تا با انسان ها دوست شوند یا اینکه می خواهند اشخاص مشهوری در اینترنت باشند.
در تابستان سال 1998 میلادی، یک پسر دوازده ساله هندی به نام هارشو گوپتا و اعضای خانوادهاش، مصائب متعددی را در زندگی روزمرهشان تجربه میکنند و پس از ماجراهای فراوان، هارشو به اهمیت وجود خانواده پی میبرد و...
قسمت سی ام (آخر) منتشر شد.
برنامه مهمونی 1401 جدیدترین ساخته ایرج طهماسب ر همسایگی خانه جدید آقای طهماسب که به تازگی به آن نقل مکان کرده، یک سالن عروسی قرار دارد. بنابراین شخصیت های عروسکی جدیدی که اکثر آن ها کارکنان این سالن عروسی هستند به زندگی او اضافه شده و اتفاق های جذابی را رقم می زنند...
داستان پنجههای سرنوشت بعد از اتفاقات فیلم سوم رخ میدهد. 4 بچه پاندا باید توسط استاد اژدها (پو) آموزش کونگ فو ببینند.
لوکاس فرانکه قربانی یک حمله سایبری جرم و جنایت است. تمام پروفایل ها و اطلاعات شخصی او در وب و رسانه های اجتماعی هک شده و او در کشور های اکو متهم به تروریست بودن شده است. لوکاس در تلاش است تا بی گناهی خود را ثابت کند و بفهمد چه کسی پشت این حملات سایبری است. در نهایت پی می برد که این جنایت در بیش از 200 کشور جهان در حال وقوع است که …
خانواده ابوت درگیر ناپدید شدن عروسشان هستند و هم زمان همسایه آن ها سعی دارد مزرعه بزرگشان را از چنگ آن ها درآورد. با پدیدار شدن یک چاله مرموز سیاه در چراگاه خانواده، اوضاع بحرانی می شود.
در سال های نزدیک به جنگ جهانی اول، دختر جوانی در جزایر هیبرید اسکاتلند در روستای کوچکی زندگی می کند. اتفاق ناگواری که برای او رخ می دهد باعث تغییر شدیدی در زندگی اش می شود.
پسری نوجوان به نام کریگ در شهری کوچک زندگی میکند. در این میان او با یک میلیاردر مسن و گوشهنشین به نام آقای هریگان آشنا و دوست میشود. اما زمانی که آقای هریگان از دنیا میرود، کریگ پیش از دفنش گوشی تلفن هوشمندش را در جیب او قرار میدهد. در این میان وقتی کریگ پیامی را برای آقای هریگان ارسال کرده و پس از مدتی جوابش را دریافت میکند، بسیار شوکه شده و…
ماشا دخترکی بازیگوش، شاد، مهربان و پُرانرژی است که با خوک، بز و سگش در جنگل زندگی میکند. تمام حیوانات جنگل از او گریزانند، چرا که ماشا وادارشان میکند تا با او بازی کنند. روزی ماشا، پروانهای میبیند و هنگامی که این پروانه را تعقیب میکند، به خانهٔ خرسی میرسد که برای ماهیگیری از منزل خارج شدهاست. ماشا در حین بازی در آنجا، حسابی کلبهٔ خرس و محوطهاش را بهم میریزد و هنگامی که خرس برمیگردد، با فاجعهای که ماشا ایجاد کرده مواجه میشود. خرس تلاش میکند از دست ماشا خلاص شود و او را از آنجا براند، اما موفق نمیشود و سرانجام ماشا و خرس با هم دوستانی صمیمی میشوند.
النا فدروا، یک دلال اسلحه بینالمللی، مغز متفکر و جنایتکار باهوش به تازگی دستگیر شده است، حتی در اسارت تعدادی از سرقتهای هماهنگ بانک را ترتیب میدهد.