ویجای آنگی هوتری مردی پولدار است که به همراه مادر خود در شهر بمبئی زندگی میکند. مادرش او را بیش از حد لوس کرده و به او اجازه انجام هر کاری و حتی بیشتر از اون چیزی که میخواد رو داده…
ویجی در دهکده ای زندگی می کند که مردم آب کافی برای نوشیدن ندارند ، ویجی تصمیم می گیرد به بمبئی برود و چاه های لوله ای خریداری کند که با رسیدن به بمبئی آب را به روستای خود می آورد پول ویجی دزدیده می شود و یک شب که به کمکش می آید درمانده می شود عماری که بزودی مورد ضرب و شتم آنها قرار گرفت ، دوست می شوند و ویجی زندگی خود را با عمار آغاز می کند ، اما چه اتفاقی می افتد که ویجی می فهمد که عمار همان شخصی است که پولش را سرقت کرده است
راجا پسر جوانی است که همراه پدر فقیرش زندگی شادی دارد. اما در گذشته اتفاقی غم انگیز برای این پدر و پسر افتاده که هر سال در جشن «دیوالی» خاطره تلخ آن برایشان زنده می شود. راجا که مردی ثروتمند را مقصر آن حادثه می داند، تصمیم گرفته هیچ وقت زیر بار ظلم نرود…
یک مرد کتابفروش میانسال که همسرش را در تصادف از دست داده و به خاطر فقدان وی ارتباطش را با دنیای اطراف قطع میکند و در پی این اتفاق شرایط روحی و جسمی خیلی بدی برایش پیش میآید.
زنی جوان به نام تس برای مصاحبه شغلی به شهر دیگری سفر میکند. در این میان او متوجه میشود اقامتگاهی که رزرو کرده به اشتباه توسط فرد دیگری نیز اجاره شده و مرد عجیبی قبلا در آنجا اقامت کرده است. با این حال تس تصمیم میگیرد تا شب را در همین اقامتگاه سپری کند. اما او به زودی متوجه میشود خانهای که اجاره کرده آنطور که به نظر میرسد نیست و…
27 سال از زمانی که دکتر سام بکت وارد شتاب دهنده کوانتوم لیپ شد و ناپدید شد می گذرد. اکنون یک تیم جدید برای راه اندازی مجدد پروژه جمع آوری شده است به امید درک اسرار پشت ماشین و مردی که آن را ایجاد کرده است.
لورل و هاردی به تازگی یک مغازه تعمیرات الکتریکی راه اندازی کرده اند، اما با زن و مردی که در مجاورت آنها صاحب فروشگاهی می باشند به مشکل بر می خورند…
درباره مردی به نام کین برجس است که چندین سال از عمر خود را پشت میلههای زندان سپری کرده، در فرصتی مناسب از زندان فرار میکند تا از کسانی که زندگی او را به تباهی کشیدهاند، انتقام بگیرد و…
مردی به نام رندال گریوز پس از تحمل یک حمله قلبی شدید، از دوستان و همکارانش دانته، الیاس، جی و سایلنت باب میخواهد به او کمک کرده تا فیلمی درباره زندگیشان در کوئیک استاپ بسازند و…
سال 2024 است و تمام لایه اوزون بالای زمین از بین رفته. مکلید چندین سال پیش برای جلوگیری از مرگ و میر مردم کمک کرد تا سپری بزرگ ساخته شود. ولی اکنون او پیر شده و دیگر جاودانه نیست. ولی روزی کسانی که جاودانه اند از سیاره ای دیگر به زمین می آیند و...