نورم, خرس قطبی تازه تاجگذاری شده قطب شمال، باید شهر نیویورک و خانه اش را نجات دهد. اما نورم وقتی برای جرمی که مرتکب نشده قرار می گیرد از یک قهرمان به یک شرور می رود. او باید کار کند ...
مار کبرای جوانی با دوستش که یک عقرب است، به بیابان سفر میکند تا عشق جدیدش را از دست مرد مارگیری نجات دهد…
یک شرکت حفاری در اعماق اقیانوس مشغول به فعالیت است که با یک زلزله مهیب همه چیز بهم میریزد و پای یک موجود ناشناختهٔ غول پیکر به میان میآید و بازیگران فیلم برای نجات خویش باید تلاش کنند اما…
زندگی در سولبی (روستایی در انگلستان) به خوبی و صلح آمیز در حال گذر است تا اینکه یک روز “میتچو” و “سباستین” پیامی داخل یک بطری در بندر پیدا میکنند. بطری از طرف شهردار گمشده سولبی از یک جزیره مرموز که شهردار کشف کرده بود، رسیده است و حالا آنها باید یک سفر خطرناک را با گلابی بزرگی برای نجات شهردار و آوردن او به سولبی و رمزگشایی این کشف عجیب آغاز کنند…
قبیله خون آشامی جوان و 13 ساله ای به نام “رودولف” توسط یک شکارچی خطرناک خونآشامها تهدید می شود. او با شخصی معمولی به نام “تونی” که با هم هم سن هستند، در قلعه ای قدیمی دیدار میکند و طولی نمیکشد که با هم دوست میشوند. تونی تصمیم میگیرد به رودولف کمک کند تا بتواند خود و خانواده اش را نجات دهد.
یک راننده کامیون زن به نام سالی برای نجات برادرش از دست یک باند جنایتکار در زندان، مجبور به قاچاق محمولههای غیرقانونی میشود. در حالی که ماموران افبیآی به دنبال دستگیری سالی هستند، وقتی مشخص میشود که آخرین محموله یک دختر نوجوان است، وجدان سالی به چالش کشیده شده و…
در هنگام جنگ جهانی دوم دختر وندی توسط کاپیتان هوک دزدیده می شود و پیتر پن تصمیم میگیرد تا به کمک او برود و او را نجات دهد.
داربی، تیگر و پو برای کریسمس آماده میشوند و همهجا را تزیین میکنند لامپی و رو چیزی در لابلای برف پیدا میکنند که میتواند کیسهی بابانوئل باشد. کمی بعد با یک گوزن شمالی به نام حالی آشنا شده که به آنها میگوید باید کیسه را به قطب شمال برگردانند و در غیر این صورت سال نو لغو خواهد شد. آیا هالی و کارگاهان زبردست میتوانند سال نو را نجات دهند؟...
دکتر “اکس” برنامه ای را آغاز کرده است که در آن قربانیان بی گناه را به ارتشی از سپاهیان سمی تبدیل می کند که هدف آن ها نابودی هرچیزی هست که سر راهشان قرار می گیرد. آیا اکشن من می تواند یک بار دیگر دنیا را نجات دهد؟
آرن که پس از کشتن پدر خود و دزدیدن شمشیر او، آواره بیابانها شده، مورد حمله گرگها قرار میگیرد، کیمیاگری به نام شاهین او را نجات میدهد و همراه خود به سفر میبرد. آنها پس از مشاهده شهر هرت که در آن بردهفروشی مرسوم است در منزل زنی پناه میگیرند.