قسمت دوازهم منتشر شد.
همایون و ارغوان در آستانه ازدواج، قربانی خیانتی هولناک می شوند. همایون پشت دیوارهای زندان برای انتقام از سامان لحظه شماری می کند که مرگ از راه می رسد. آرشام یکتا متولد می شود. دختری به نام صحرا کنارش قرار می گیرد تا مسیر انتقام از خائنان برای آرشام هموار شود.
داستان در دهه 1960 و اوایل دهه 2000 میگذرد و در دو دوره زمانی با پسری که از گذشته جدا شده است به دنبال دختری از گذشته پدرش میگردد تا آرزوی در حال مرگ غول سیگار را برآورده کند.
دختر جوانی که تجربهای سخت را پشت سر میگذارد، شروع به دیدن دوستان خیالی همه میکند که با بزرگ شدن دوستان واقعیشان پشت سر گذاشتهاند.
آکیز، دختر جنگجوی کوهستان است که توسط پادشاه ظالم سرزمینش یتیم می شود. او با پسر پادشاه، باتوگا، همراه می شود تا جلوی ظلم و ستم پادشاه آلپاگو خان ایستادگی کنند و...
آدام، یک نوجوان بی دست و پا، تابستانی را با خواهر بزرگترش که بخشی از صحنه فعالان لزبین و ترنس شهر نیویورک است می گذراند. او با دختر رویاهایش ملاقات می کند اما نمی تواند بفهمد که چگونه به او بگوید که مرد ترنسی نیست که او فکر می کند.
داستان خانوادهای روستایی را روایت میکند که به عنوان سرایدار قرار است برای 6 ماه از یک ویلا نگهداری کنند. چاوش، صاحب ویلا، قرار است برای دانشگاه رفتن دخترش 6 ماه در خارج از ایران زندگی کند و ویلا را به یونس و همسرش میسپارد و آنها با 3 فرزندشان به ویلا نقل مکان میکنند. اما برادرزن یونس با ورود به خانه داستانهایی را رقم میزند که...
دشمن سرسخت سونیک، دکتر روباتنیک، توسط یک متال روباتنیک شیطانی از سرزمین تاریکی اخراج شده است. دکتر حیله گر به سونیک می گوید که ربات خراب شده است و سیاره آزادی را به پادشاهی خواهد رساند. اما تا زمانی که دختر زیبای رئیس جمهور، سارا، این جذابیت را به کار اندازد، سونیک به عمل میآید.
ناتوانی یک پسر نوجوان خجالتی در نه گفتن زمانی آزمایش می شود که یک دختر سرسخت او را به سفری عرفانی در میان برف تابستانی می کشاند تا مادر گم شده اش را پیدا کند.
یک استاد زبان زمینیها به مدت یک هفته از سیاره کاکادو به زمین تبعید میشود. کاکادو سیاره است که طرفداران محیط زیست در آن زندگی میکنند و کسانی را که سطح کره کاکادو را آلوده کنند برای تنبیه شدن به زمین میفرستند. فیلم به ارتباط این موجود فضایی با آدمها، بخصوص با گلنار دخترک 8 ساله یک خانواده تک فرزند میپردازد.
سرنوشت سه دختر ایلامی هستیم: اول مدینه دختری قالیباف است و چون با سربازی که سفارش دهنده ی فرش به او بوده در شهر دیده می شود توسط برادر و دوست برادرش کشته می شود….