از امواج عظیم گرفته تا ذوب یخ ها، ویکتور کوساکوفسکی فیلمساز به سراسر جهان سفر می کند تا تصاویر خیره کننده ای از زیبایی و قدرت خام آب ثبت کند.
در دهکده ای کوچک، هانومانتو، یک دزد خرده پا، جواهری اسرارآمیز پیدا می کند که به او قدرت های خداگونه می دهد. آیا او موفق خواهد شد که این قدرت ها را از افتادن در دستان اشتباه نگه دارد و دهکده خود را نجات دهد؟
سانگ یو از تلاش برای بیدار ماندن بسیار خسته است. هر بار که چشمانش را می بندد، دیو در خواب او را تعقیب می کند و می کشد. یک شب سانگ متوجه میشود که قدرت خاصی دارد: او میتواند گنجینههایی را از رویاهایش به واقعیت برساند. تقریباً یک شبه، او تبدیل به یک مرد ثروتمند می شود. اما ثروت او توجه یک گانگستر بی رحم را نیز به خود جلب می کند.
مکانی خیالی به نام انجانادری که در آن قهرمان داستان قدرت هانومان را بدست می آورد و برای انجانادری می جنگد.
کاکا پسر یک قهرمان است. بدن او توسط یک نیروی شیطانی مورد تهاجم قرار می گیرد که با افزایش سن قوی تر می شود. در نهایت این نیرو قدرت تاریک کافی برای نابودی کل جهان را خواهد داشت. برای جلوگیری از وقوع چنین فاجعه ای، اژدهای سیاه افسانه ای، پرنسس نینی، رئیس باراگون و براتی بیرلی با کاکا متحد می شوند تا از سرزمین خود دفاع کنند. آنها در سرزمینهای ممنوعه، دنیای زیرزمینی و جهان موازی، با گلهای گوشتخوار و موجودات سنگی مبارزه میکنند. با وجود خطرات، جوانان هیچ ترسی نشان نمی دهند. آنها مصمم هستند تا نیروهای تاریک را از سرزمین خود بیرون کنند.
پس از اینکه گروهی از مجرمان بالقوه دختر بالرین 12 ساله یک شخصیت قدرتمند دنیای اموات را ربودند، تنها کاری که باید انجام دهند تا 50 میلیون دلار باج بگیرند این است که یک شبه دختر را تماشا کنند. در یک عمارت منزوی، اسیرکنندگان یک به یک شروع به کم شدن میکنند و با وحشت فزایندهای متوجه میشوند که بدون هیچ دختر بچه معمولی در داخل قفل شدهاند.
یک پلیس صادق تلاش می کند تا مغز پشت سر یک سری سرقت ها و قتل ها را ردیابی کند، اما وقتی خانواده اش در بازی جنایتکاران دست به دست می شوند، همه چیز شخصی می شود.
امدادگر کاساندرا وب که مجبور به مقابله با افشاگریهای گذشتهاش میشود، با سه زن جوان که مقصدشان آیندهای قدرتمند است، رابطه برقرار میکند... اگر همگی بتوانند از یک حال مرگبار جان سالم به در ببرند.
در سال 1983 جغد، داکوتای شمالی، زندگی سه نفر از ساکنان - هوراس مسن، که بعد از ظهرهای خود را با خاطرات در کافی شاپ محلی می گذراند. میچ نوجوان، ستاره مدافع پشتیبان افسرده بازیکن-اسب قدرت; و جولیا معلم انگلیسی دبیرستانی که به تازگی منصوب شده است - همراه با ساکنان دیگر شهر، توسط یک کولاک سفید تاریخی واژگون شده اند.
یک ارتش بی پایان از شیاطین سایه که برای نابودی تمام واقعیت ها خم شده اند، بر روی جهان ما و تمام زمین های موازی ازدحام می کنند! تنها چیزی که با آنها مخالف است، قدرتمندترین تیم متاانسانی است که تا به حال گرد هم آمده است. اما حتی قدرت ترکیبی سوپرمن، بتمن، واندر وومن، گرین لنترن و همه ابرقهرمانان همکارشان نمی تواند هجوم این گروه شکست ناپذیر را کاهش دهد. کدام نیروی مرموز آنها را هدایت می کند؟ و چگونه اسرار مدفون مانیتور و سوپرگرل آخرین دفاع ما را تهدید می کند؟