غول کوچولوها در سیاره کوچکی زیر آب متشکل از ده جزیره زندگی میکنند، اما فقط سه تا از آن جزیره ها قابل سکونت هستند و..
در سریال خانه کاغذی کره ای یک استراتژیست نابغه و گروهش که متشکل از سارقان درجه یک هستند، سعی دارند دست به سرقتی بزرگ و بی سابقه در شبه جزیره کره بزنند.
ایران و اسپانیا برای راه اندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیدهاند، شرکتها و افراد بسیاری به طمع برنده شدن در این مناقصه شرکت کردهاند. مهندس سعید پارسا که چندسالی است از همسرش رؤیا عضدی جدا شده و رئیس یکی از شرکتهای حاضر در مناقصه است. دیگران نیز با اهداف متفاوت سعی در برنده شدن در این مناقصه سرنوشت ساز را دارند. رسیدن به موفقیت برای آدمهای این قصه منجر به پیچیدگیهایی در روایت آن میشود.
خلاصه داستان: «اوا» (لیو اولمان) و «یان» (ماکس فون سیدو) «رزنبرگ» ویولننوازان سابق اکنون در جزیرهای مزرعهداری میکنند، درحالیکه سایهی تهدیدگر جنگ به آنان نزدیک میشود.هنگامیکه چتربازان دشمن نزدیک محل سکونت آنان فرود میآیند، ناخواسته تن به شرکت در یک گفتوگو با مهاجمان میدهند که متعاقباً از تلویزیون دشمن پخش میشود. مقامات محلی آنان را همراه گروهی دیگر به جرم خیانت احضار میکنند
در پی فاجعه ای در جزیره ججو، وی پنهان می شود و با زنی ارتباط برقرار می کند که توانایی ارتباط با شیاطین را دارد...
یک جوخه نخبه از نیروی دریایی SEAL، در یک ماموریت مخفی برای انتقال یک زندانی به خارج از زندان جزیره سیاه سایت سیا، هنگامی که شورشیان در تلاش برای نجات همان زندانی حمله می کنند، به دام می افتند.
داستان یک جامعه شناس که به جزیره ای دور افتاده سفر می کند تا راز مرگ برادرش را بررسی کند. اما به زودی اتفاقاتی برایش رخ می دهد که حتی فکرش را هم نمی کرد.
هر روز بین خوک ها و پرندگان جنگی برپا می شود ولی جزیره ی خطرناک جدیدی پیدا شده، «لئولارد» پادشاه خوک ها به پرندگان درخواست صلح می کند و ماجرای جزیره ی خطرناک جدید را به آنها می گوید و آنها قبول میکنند. سپس آنها تیم می شوند و...
یک زوج فیلمساز انگلیسی-آلمانی برای تابستان به فارو میروند تا هرکدام فیلمنامههایی را برای فیلمهای آیندهشان بنویسند و در یک اقدام زیارتی به مکانی که الهامبخش اینگمار برگمان بود، بنویسند. با پیشروی تابستان و فیلمنامههای آنها، خطوط بین واقعیت و داستان در پسزمینه منظره وحشی جزیره کمکم میشوند.
استاد وودانگ ژانگ کویشان که در جزیره یخ و آتش شانگری لا به همراه خانواده اش به دور از اختلاف و خونریزی زندگی می کند، در کمین نشست و پسر کوچکش ژانگ ووجی را یتیم رها کرد...