
در مورد یک محقق به نام دکتر آلیتیا بانی (با بازی تیلدا سوینتن) است که پس از خریدن یک بطری کهنه از بازاری در شهر استانبول، با غولی اسیر در آن (با بازی ادریس البا) روبرو میشود که در ازای آزادی سه آرزوی او را برآورده میکند. حال مکالمه آنها در اتاق هتلی در استانبول به حوادثی منجر میشود که هیچ کدام انتظارش را نداشتند و…
مستندی در راستای بررسی دقیق حوادث مارس سال 2019 میلادی که طی آن دو هواپیمای جدید شرکت صنایع هوافضایی بوئینگ در عرض پنج ماه سقوط کردند و باعث کشته شدن 346 نفر شدند…
پدر و مادری به نام کیوکو و کاتسویا تلاش میکنند در کنار دخترشان توهرو هوندا، زندگی آرام و خوبی داشته باشند، اما حوادثی رخ میدهد که همه چیز را تغییر داده و…
وقتی ادنا هشتاد ساله به طور غیر منتظره ناپدید می شود ، دختر و نوه اش با عجله خود را به عمارت قدیمی و خانوادگی شان در حومه ی شهر می رسانند. در خانه نشانه های زیادی از حواس پرتی مادر دیده می شود. پس از مدتی ادنا به خانه بر می گردد اما تمایل ندارد درباره ی عدم حضور خود در خانه توضیح دهد. رفتارهای عجیب و غریب او نشان از حضور شیطان در خانه دارد و…
مردی که در خانهای بزرگ و قدیمی همراه مادر ناتوان خود زندگی میکند، به بازیگر جوان یک گروه تئاتر علاقهمند شده و از او تقاضای ازدواج میکند. دختر موافقت خود را اعلام کرده و ازدواج سر میگیرد. مرد از همان ابتدا به طور غیرمستقیم ارتباط دختر با دوستان و کار سابقش را قطع میکند، اما از آن جا که سخت به او علاقه نشان میدهد دختر به این امر اهمیت زیادی نمیدهد. رفته رفته زن متوجه اوضاعی غیرعادی در خانه میشود و طی حوادث بعدی زن درمی یابد که مرد شخصیتی دوگانه دارد...
در اسطورهٔ ایرانی، زن «زهره» است و «زهره» نگاهبان آتش خانه! یعنی زن به جامعهٔ ایرانی، از تاریخ اسطوره تا واقعیت جاری، به جان ایران، گرما و زندگی داده است. یکی از بارزترین جلوههای گرما و زندگی بخشی زن ایرانی، سالهای پایداری ملی در برابر تجاوز دشمنان ایران و ایرانی ست. یعنی سالهای دفاع مقدس! «زخم شانه حوا» روایتگر حماسه سازی، اسطوره پروری و در عین حال زخمهای پیدا و پنهان مادران سترگ ایران زمین در هشت سال دفاع مقدس است و نیز «زخم شانه حوا» میکوشد آینهای روشن و شفاف-گرچه کوچک-در برابر روح بزرگ مادرانی باشد، که اگر نبود حماسهٔ مقاومت و البرز پایداری آنها، اکنون مام میهن در چنگال اهریمنان متجاوز، بدترین روزگار خود را سپری میکرد!
رضا با موتور مسافرکشی میکند. او در نگاه اهالی، شیرین عقل است، لیکن در باطن جوانی با عاطفه و مهربان و برخوردار از سلامت کامل ذهنی است. در نزدیکی محل زندگی رضا، روستای کوچکی است که بخشی از جاده آن در مسیر سیل ویران شدهاست. اهالی برای تردد به آنجا ناچارند با موتورهای مسافرکش و از راه جنگلی عبور کنند. در همین ایام، لیلا معلم جدید روستا از راه میرسد و برای رفتن به مدرسه ناچار میشود با موتور سفر کند. رضا دلباخته لیلا شده، رفته رفته احوالاتش به گونهای تغییر مییابد که مادرش او را برای شفا به امامزاده میبرد...
فیلم یک داستان واقعی درباره ی یکی از پرواز های کاپیتان ویکرانت رانا را روایت می کند که بر اثر حوادث هوایی بد دچار نقص فنی در هواپیماش می شود و حالا هر طور شده باید هواپیما را به سلامت فرود بیاورد و...
داستان فیلم درباره ی چند دانشجوی جوان است که برای یک جشن به خانه ی دوستشان مجید میروند و با ورود یک روحانی سالخورده برایشان حوادثی پیش می آید که ....
داستان فیلم دربارهٔ زوجی است (امیر جعفری - مهناز افشار) که در انتظار تولد فرزند هستند. ورود خواهر ناتنی زن (پانتهآ بهرام) مشکلاتی برای آنها به وجود میآورد. زن که پریشان احوال و مریض است، گذشتهای رازآلود دارد و در جوانی فرزندش را پس از طلاق رها کرده. مرد تمایل ندارد خواهر همسرش در خانه بماند. دوست صمیمی مرد خواستگار زن است، اما زن در نهایت به او هم دروغ میگوید و خانه را ترک میکند..