در یکی از روزها که ایوا در پارک نشسته بود یکدفعه یک میمون کوچولو را پیدا میکند. میمون از دست صاحب قبلیاش یعنی شورتی فرار کرده بود. ایوا اسم میمون را داگر میگذارد و تصمیم میگیرد او را با خود به خانه ببرد.
داستان این مستند درباره دیوید اتنبرو روایت کننده این مستند برجسته است که جزئیات بیسابقهای از واپسین روزهای دنیای از دست رفته دایناسورها را به تصویر میکشد. در این میان رابرت دی پالما به عنوان یک باستان شناس، با جستجو در تپههای داکوتای شمالی، به کشفی باورنکردنی در قبرستانی مربوط به ماقبل تاریخ به نام تانیس دست پیدا میکند. در حالی که دی پالما به دنبال شواهدی است که میتواند روزهای پایانی دایناسورها را به وضوح نشان دهد، دیوید اتنبرو با کمک پیشرفتهترین جلوههای ویژه، در زمان به دوران کرتاسه سفر میکند تا شاهد موجوداتی باشد که در اواخر عصر دایناسورها در تانیس زندگی میکردند.
در روزهای انقلاب مکزیک, ال چونچو با تحمل تلفاتی سنگین موفق می شود به یک قطار حامل مهمات حمله کند. یکی از مسافران امریکایی قطار پس از اثبات وفاداری اش, اجازه پیدا می کند که به گروه آنان بپیوندد.
کنگ تنها در خانهای بزرگ و نون در آپارتمانی کوچک در شهر زندگی میکند. بعد از ملاقات و جدایی از یکدیگر، روزهای آنها به منوال گذشته ادامه پیدا میکند.
داستان فردی به نام نیشیجیما هیدتوشی که یک بازیگر و کارگردان صحنه می باشد که خوشبختانه با همسر نمایشنامه نویس خود ازدواج کرده است. اما روزی از روزها بدون هیچ دلیلی ناپدید می شود و...
در طول روزهایی که شهر ورشو پایتخت لهستان به اشغال نیروهای آلمان نازی درآمده و محلههای یهودینشین یکی پس از دیگری تخریب میشوند، یک موسیقیدان یهودی برای حفظ جان خود دست به هرکاری میزند