
مردی که اسیر خشم و عصبانیت است، در سفری برای بازگرداندن خواهر باردارش به خانه، با تغییراتی بزرگ و غیرمنتظره در زندگی خود مواجه میشود.
پسری جوان که خانواده غمزدهاش کریسمس را فراموش کردهاند، با دختری پرانرژی و سرشار از روحیه تعطیلات پیوندی غیرمنتظره و التیامبخش برقرار میکند.
نمایش ترسناک دلقک قرار است هرجومرجی بر سر ساکنان ناآگاه مایلز کانتی فرو بریزد؛ این کریسمس خواب راحتی نخواهند داشت. پنج سال پس از نجات از قتلعام هالووین توسط دلقک آرت، سیِنا و جاناتان همچنان در تلاشاند تا زندگی ویرانشدهشان را از نو بسازند. با نزدیک شدن به فصل تعطیلات، سعی میکنند روحیه کریسمس را بپذیرند و وحشتهای گذشته را پشت سر بگذارند. اما درست زمانی که احساس امنیت میکنند، آرت بازمیگردد و مصمم است تا شادی تعطیلاتشان را به کابوسی جدید بدل کند. فصل جشن بهسرعت به آشوب میکشد، و آرت نشان میدهد که هیچ تعطیلاتی از وحشت او در امان نیست.
مبارزه یک مامور سابق اف بی آی با یک سندیکای جنایی زمانی شخصی می شود که نوه او را می ربایند. او و دخترش که هر دو استاد هنرهای رزمی هستند، تیمی غیرقابل توقف تشکیل می دهند. آنها با هم، در یک بازی حساب شده موش و گربه، در یک ماموریت بی امان برای نجات او و سرنگونی امپراتوری جنایتکار، سرسپردگان سندیکا را شکست می دهند.
استری که در شهر چاندری می گذرد، بر اساس افسانه شهری ناله با ساخته شده است که در دهه 1990 در کارناتاکا در فضای مجازی پخش شد و شرادا کاپور و راجکومار رائو در نقش های محوری حضور دارند.
آرون، یک معاون تازهاستخدامشده، به دنبال یک قاتل سریالی مرموز میرود که قربانیانش دختران جوان هستند و آنها را به قتل میرساند. پس از وقوع چندین قتل، آرون به این نتیجه میرسد که این جنایات توسط یک روانپریش مبتلا به اختلال ضداجتماعی انجام میشود. قاتل به جنایاتش ادامه میدهد، اما آرون به هیچ وجه قصد توقف در پیگیری این پرونده را ندارد.
قسمت ششم منتشر شد.
با الهام از حوادث واقعی روایت شده و در مورد یک پرواز خطوط هوایی هند است که در تاریخ 24 دسامبر سال 1999 میلادی در مسیر خود به دهلی توسط طالبان ربوده شد. در این میان جان صدها نفر در معرض خطر قرار گرفت و مسیر هواپیما به سمت شهر قندهار تحت کنترل طالبان، منحرف شد، اما…
در مورد پسری حبابی شکل به نام جیمز است که همراه با بهترین دوستان خود مکس و اکو، وارد ماجراجوییهایی جذاب، بامزه و خندهدار میشود و…
دوقلوها، داک و لیلا، گروهی پنجنفره از اژدهاها را برای حفاظت از دراگونها و انسانها تشکیل داده و رهبری میکنند. آنها در کودکی توسط یک اژدهای مادر از غرق شدن یک کشتی نجات یافته و همراه با پسر او، وینگر، بزرگ شدهاند. اکنون داک و لیلا میخواهند با استفاده از توانایی ویژه خود در صحبت با اژدهاها به مردم شهر و دراگونها کمک کنند، اما…
زندگی آناند دیگه را بررسی میکند، سفر سیاسی او را به تصویر میکشد و جوهر میراث تأثیرگذارش را به عنوان شخصیتی برجسته ثبت میکند.