در آستانه جنگ جهانی دوم، دو تن از بزرگترین ذهنهای قرن بیستم، سی. اس. لوئیس و زیگموند فروید، برای نبرد شخصی خود بر سر وجود خدا با هم همگرا میشوند. این فیلم زندگی فروید و لوئیس را در گذشته، حال و از طریق فانتزی در هم می آمیزد و از محدوده مطالعه فروید در سفری پویا بیرون می زند.
حس سوم مجموعه تلویزیونی است به کارگردانی مهدی فخیمزاده که در سال 1384 از شبکه 2 سیما به روی آنتن رفت.
قسمت شانزدهم منتشر شد.
پزشکی شیاد، به بهانههای مختلف، سعی میکند با پرستاران بیمارستان رابطه برقرار کند. او با ایجاد رقابت بین پرستاران، تلاش میکند تا از آنها اخاذی کند.
قسمت پنجم منتشر شد.
هنگامی که یک تصادف مرگبار در ایستگاه فضایی بینالمللی رخ میدهد، یک فضانورد تنها سفر قهرمانانه به زمین را انجام میدهد، تنها برای کشف بخشهای کلیدی زندگی او - از جمله دختر جوانش - تغییر کرده است.
قسمت نهم از فصل دوم منتشر شد.
برزو شمس تاجر و برج ساز موفق در شب جشن نام گذاری تنها نوه اش با دوست قدیمیش روبرو می شود که این ملاقات باعث می شود که زندگی گذشته برزو رو شده و باعث دگرگونی زندگیش گردد.
درباره کیم چونچو نوه پادشاه جینجی بیست و پنجمین پادشاه شیلا است. کیم چونچو به کمک یکی از فرماندهان خود کیم یوشین موفق می شود عصر طلایی فرمانروایی شیلا را رقم بزند. کیم چونچو که نوه فرمانروا جینجی بوده پس از خلع پدر بزرگش از این مقام، به نوعی از قدرت فاصله گرفته است. در کودکی با کیم یوشین، پسر یکی از فرماندهان بزرگ شیلا آشنا می شود که همین مسئله زمینه ساز دوستی این دو می شود.
لیست پخش بیمارستان داستان پزشکان و پرستاران شاغل در مرکز پزشکی یولجه را روایت میکند. این مجموعه بر روی پنج پزشک متمرکز است که از زمان ورود به دانشکده پزشکی در سال 1999 با یکدیگر دوست بودهاند.
بازی بیرحمانه مهاجمان، قربانیان و ناظران در کلاس در حالی که دانشآموزان برای قرار گرفتن در بالای هرم با هم رقابت میکنند.
لئوناردو داوینچی، مخترع سیری ناپذیر کنجکاو و سرسخت، ایتالیا را ترک می کند تا به دربار فرانسه بپیوندد، جایی که می تواند آزادانه آزمایش کند، وسایل پرنده، ماشین های باورنکردنی اختراع کند و بدن انسان را مطالعه کند. در آنجا، لئوناردو که شاهزاده خانم مارگریت جسور به ماجراجویی خود ملحق میکند، پاسخ سوال نهایی را پیدا میکند - "معنای همه اینها چیست؟"
زندگی باگاوانث کساری زمانی که نگهبان ویجایا لاکشمی با نام مستعار ویجی، دختر زندانبانش می شود، تغییری غیرمنتظره پیدا می کند. کساری، با احساس عدالتناپذیر خود، سفری را آغاز میکند تا ویجی را به یک زن جوان انعطافپذیر تبدیل کند که مشتاق پیوستن به ارتش هند است. در این روایت حضور راهول سانگوی، یک سرمایه دار قدرت طلب است که ارتباطش با باگاوانث و ویجی، اسرار پنهان را آشکار می کند.