فیلم خداحافظ المپیک داستان در مورد یک دختر قایقران می باشد که برای رسیدن به المپیک با چالش های فراوانی روبرو میشود و...
فیلم یادم تو را فراموش روایت دردهایی هست که نمی توان گفت و گفتنی هایی هست که هیچ قلبی محرم آن نیست جز خدا» و درباره داستانی واقعی از زندگی فوتبالیست مشهور ایران ساخته شده است. دامون مربی بر کنار شده یکی از باشگاههای پرطرفدار با دختری که سالها پیش با او ارتباط داشته روبهرو میشود و...
فیلم ستاره بی آسمان داستان درباره خانواده ای افغانستانی است که بر اثر جنگ در کشور افغانستان ، مجبور به مهاجرت و پناهندگی به کشور ایران که در همسایگی افغانستان است ، پناه می آورند و در حین ورود به ایران ، دختر کوچک این خانواده بین جمعیت مهاجر گم می شود، پدر و مادر به دنبال دختر بچه شان می گردند ، ولی اثر از او نیست، سرپرست گروه قاچاقچی ها با پدر خانواده درگیری فیزیکی پیدا می کند، تا جایی که...
یک دختر نوجوان لجوج زمانی که در یک نمایش عروسکی مدرسه ای به دنیایی از فانتزی ها و افسانه ها منتقل می شود، با شخصیت های عجیب و غریب روبرو می شود...
دختری جوان ساکن شهر شیکاگو تصمیم میگیرد در مسابقه شیرینیپزی که به مناسبت کریسمس برگزار میشود شرکت کند. او در این مسابقه با نامزد شاهزاده آشنا میشود و از آنجایی که ظاهری بسیار شبیه به یکدیگر دارند تصمیم میگیرند تا برای دو روز جای خود را باهم عوض کنند و...
ریموندو، یک مبارز سابق مکزیکی، با مردی ناراضی که زندگی و رابطه اش با دخترش در حال از هم گسیختگی است، پیوند نامحتملی برقرار می کند.
املی یک دختر فرانسوی است که با پدر پیرش زندگی می کند. تجربه های تلخ دوران کودکی اش باعث شده تا او کمی متفاوت به نظر آید. او در زندگی نمی تواند عادی رفتار کند .تا اینکه بسته ای را در درون دیوار خانه اش پیدا می کند و...
دختر بچهای بدبین به نام «کیت پیرس» به شکلی غیرمنتظره با بابانوئل دیدار می کند و تلاش می کند تا به کمک او در برابر کسی که می خواهد برای همیشه کریسمس را از بین ببرد، بایستند.
دختر جوان ،بعد از عوض شدن بدنش با یک قاتل سریالی، متوجه می شود که کمتر از 24 ساعت وقت دارد تا دوباره به بدن خودش بازگردد قبل از اینکه این وضعیت دائمی شود.
داستان فیلم هیتمن مامور جون جون زمانی یک هیتمن افسانهای بود که برای تیم ضد تروریستی انآیسی کار میکرد. جون اشتیاق زیادی برای نوشتن و کشیدن کتابهای مصور داشت. او قبل از ترک انایسی تصمیم میگیرد که مرگ خودش را جعل کند ، بعد از پانزده سال او ازدواج میکند و صاحب یک دختر میشود و رویای خود را که نوشتن کمیک بوک است دنبال میکند.