
داستان این فیلم روایتگر زندگی یکی از آتشنشان هاییست که با از خود گذشتگی در عملیات خاموش کردن نیروگاه چرنوبیل حاضر شد.
داستان در مورد آتش نشانی به نام هانا (با بازی آنجلینا جولی) است که پس از اینکه نمیتواند جان سه نفر را در یک حادثه آتش سوزی نجات دهد با مشکلات روحی فراوانی دست و پنجه نرم میکند؛ اکنون هانا به صورت اتفاقی با پسر بچهای به نام کانر روبرو میشود که شاهد یک قتل بوده و دو آدمکش بیرحم نیز در تعقیب وی هستند. حال هانا همراه با کانر برای پنهان شدن به داخل یک جنگل میروند اما دو آدمکش برای یافتن آنها جنگل را به آتش کشیده و…
نام فیلمی اکشن و مهیج محصول 2021 به کارگردانی ایلیا نایشولر میباشد. هاچ منسل ، یک مرد خانوادهدار بیتکلف که در حین حملهای به خانهاش از ترس به خود میلرزد. پس از این واقعه آتش اختلال روانی درونش را دوباره شعلهور میسازد و او برای گرفتن انتقام یکی از مهارتهای مرگبارش را به کار میگیرد ، اما این کار او خانوادهاش را در معرض خطر بزرگتری قرار میدهد و…
داستان این فیلم دربارهی گروهی متشکل از چهار ماجراجوی آماتور میباشد که در کاوش در مکانهای دور افتاده و متروکه تخصص دارند ، آنها تصمیم میگیرند به شهر شوکوم هیلز در کوههای دورافتادهی آپالیشین بروند ، که دهها سال پیش به دلیل آتش سوزی مرموز معدن ذغال سنگ رها شده بود و…
پس از وقایع جنگ ستارگان: قسمت نهم - ظهور اسکای واکر ، پو دامرون و ... اید فرود اضطراری بر روی سیاره آتشفشانی موستافار انجام دهند ، جایی که با گرابالا هوت حریص و دوست داشتنی ملاقات می کنند و...
داستان فیلم دربارهٔ مردی میانسال به نام کاظم است که در روستای پیرکندی شهرستان خوی زندگی میکند. او که دانشجوی معماری دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده، پس از یک شکست عاطفی از دانشگاه انصراف داده و به زادگاه خودش برگشتهاست. خواهرش در جوانی خودسوزی کردهاست و پس از آن مسئولیت سرپرستی و تربیت پسر خواهرش با اوست. حالا آیدین به سن نوجوانی رسیده و او خود را در تربیت او ناتوان میبیند و با این حال به شدت به او علاقمند است. از سوی دیگر رابطهٔ او با دوست قدیمیاش به نام یحیی دچار چالش شدهاست. در این میان، حضور دو خواهر که آتابای کار ساخت ویلا برای پدر آنها را به عهده دارد، شرایط تازهای را رقم میزند و او به سیما دختر بزرگ خانواده علاقهمند میشود اما در بیان این علاقه به او تردید دارد.
داستان زندگی شان، پلیس عادلی که توسط دپارتمان پلیس تحسین می شود. چراکه بسیاری از موارد جنایی را حل کرده است. روزی از روزها در هنگام عملیات، توسط گروهی مرموز از جنایتکاران به رهبری نگو نیکلاس ...
در اسطورهٔ ایرانی، زن «زهره» است و «زهره» نگاهبان آتش خانه! یعنی زن به جامعهٔ ایرانی، از تاریخ اسطوره تا واقعیت جاری، به جان ایران، گرما و زندگی داده است. یکی از بارزترین جلوههای گرما و زندگی بخشی زن ایرانی، سالهای پایداری ملی در برابر تجاوز دشمنان ایران و ایرانی ست. یعنی سالهای دفاع مقدس! «زخم شانه حوا» روایتگر حماسه سازی، اسطوره پروری و در عین حال زخمهای پیدا و پنهان مادران سترگ ایران زمین در هشت سال دفاع مقدس است و نیز «زخم شانه حوا» میکوشد آینهای روشن و شفاف-گرچه کوچک-در برابر روح بزرگ مادرانی باشد، که اگر نبود حماسهٔ مقاومت و البرز پایداری آنها، اکنون مام میهن در چنگال اهریمنان متجاوز، بدترین روزگار خود را سپری میکرد!
محسن نوجوانی است که در کنار بچه های خیابانی هم سن و سال خود در میان خیابان های شلوغ شهر گل فروشی می کند. او آرزوی داشتن یک وجب آسمان را در سر دارد. خواسته او محقق می شود؛ در ابتدا هیچکس تحقق چنین آرزویی را باور نمی کند اما با دیدن آن، ماجراهای گوناگونی آغاز می شود...
در پس روزهای تار انتظار، مینا یافته كه مسافر گمشده اش در دیاری غریب چشم به راه اوست. مینا تاب ماندن ندارد، دل به دریا می زند و سر به كوه ... راه دلدار صعب و طولانی است، و آتش شوق مینا سخت پرشراره ... راهنمای مینا گواناست، زن جوان كرد كه بار درماندگی پیرش كرده و این دو، همسفران سفری تلخ و شیرینند... تلخ عین عسل ...