در یک جزیره اسرار آمیز و گرمسیر، گروهی از حیوانات غیر متناجنس با ما، محیط و مردم زندگی میکنند که ناگهان نوزاد دایناسور منجمدی از زمان ماقبل تاریخ پیدا میکنند و…
آرتور بعد از گذراندن امتحاناتی سخت ، به عنوان حامی طبیعت برگزیده شده و پیغامی حاوی درخواست کمک از طرف مینی مویها دریافت میکند. او برای کمک به آنها دست بکار میشود و به سرزمینشان میرود ، بی خبر از آنکه مالتازارد شرور نقشه کشیده تا با استفاده از آرتور به دنیای انسانها برود و…
بتمن ابرقهرمانی است که با اینکه پلیس او را متهم میداند، همچنان به مبارزه با خلافکاران میپردازد. در این حین او با خلافکارانی به نامهای جوکر، بین و پنگوئن آشنا میشود و...
بعد از وقوع چند حادثه در گاتهام سیتی توسط موجودی خفاش مانند، اتهامات به گردن بتمن انداخته میشود.
شش نفر انتخاب میشوند تا نگهبانان شهر افسانهای میترو شوند؛ اما همانطور که آنها به وظیفه جدید خود عادت میکنند، درگیریها به سرعت بین آنها به وجود میآید و یک طرح شیطانی در بیخ گوش آنها وجود دارد که ...
کاراگاه گجت در آستانه شرکت در مسابقه بهترین شیرین کاری اداره پست است. این مسابقه، برای او اهمیت زیادی دارد برای آن تلاش زیادی میکند. او تقریبا برای مسابقه آماده شده است که اتفاقی عجیب و خطرناک، در شهر میافتد. یکی از زندانیان بدجنس و خطرناک به نام کلا از زندان فرار میکند. از طرفی به طور ناگهانی تخم مرغ پرندهای غولآسا، دزدیده میشود و به دست کلا میافتد.
در هنگام جنگ جهانی دوم دختر وندی توسط کاپیتان هوک دزدیده می شود و پیتر پن تصمیم میگیرد تا به کمک او برود و او را نجات دهد.
امپراطوری خودخواه به نام «کوزکو» توسط مکر و حیله وزیر بدجنسش تبدیل به یک شتر لاما میشود و اکنون باید به کمک شتربانی مهربان به نام «پاچا» دوباره امپراطوری از دست رفتهاش را بازیابد و به تاج و تخت بنشیند و…
دیجی والتر" یک پسر 12 ساله است که همیشه از پنجره ی اتاقش خانه ی آقای نبرکرکر را دید می زند آقای نبرکرکر همسایه ی مرموزی است و هر چیز که در حیاط خانه اش بیافتد مصادره می کند پدر و مادر دیجی برای تعطیلات آخر هفته به خارج از شهر می روند و دیجی را به پرستار بچه الیزابت می سپارد ولی دیجی همراه ...
داستان این کارتون، درباره یک سنجاب شیطون به نام سارلی (Surly) است که از پارک محل زندگی خود رانده شده و حالا مجبور است در میان شلوغیهای شهر زنده بماند. دست بر قضا او غنیمتی گرانبها مییابد…