یک قاتل حرفهای به نام واکر که در طول یک ماموریت در معرض خطر قرار گرفته و در نتیجه برای تعیین یک هویت جدید به یک مرکز تغییر هویت فرستاده میشود. اما در طول اقامت واکر در این مرکز، یک تیم بیرحم به آنجا هجوم آورده و به دنبال کسی میگردند که رئیسشان را به قتل رسانده است. حال واکر برای زنده ماندن مجبور است با الدا، یک قاتل ماهر و فردی مرموز به نام جولیت، همراه شده و…
اقدام یک ماهیگیر در کشتن یک نهنگ قاتل ماده در حالی که بچهای در شکم داشت، باعث برانگیخته شدن حس انتقام در زوج نر آن جانور میشود. نهنگ قاتل نر به دن بال شکارچی میرود و در این تعقیب از هوش بالای خود برای رسیدن به مقصودش و کشتن شکارچی گناهکار کمک میگیرد.
قسمت پانزدهم منتشر شد.
بهمن مردانی برای کشف راز آنچه بیست و پنج سال قبل باعث فرار او به خارج از کشور شده بود به ایران باز می گردد ، خانواده رشید فرشباف استاد مشهور طراحی فرش را در موقعیت تازه ای قرار می دهد، موقعیتی بسیار عجیب...
یک عکاس مشتاق عاشق یک آرایشگر ماهر می شود. آینده پیش روی آنها قرار می گیرد تا زمانی که یک پیچ سرنوشت، عاشقانه آنها را تهدید می کند.
جسی 16 ساله و راندولف دوست قدیمی سعی می کنند یک نهنگ ماهی غیرقانونی را که ویلی و همسر باردارش را تهدید می کند ، خنثی کنند.
در مورد زنی جوان به نام چری است که به اصرار رئیسش با یکی از مشتریان خود به نام ایتان ملاقات میکند. در ابتدا همه چیز عالی به نظر میرسد اما زمانی که چری با ایتان تنها میشود، او ماهیت واقعی و خشن خود را آشکار کرده و تلاش میکند تا چری را بکشد. حال چری باید برای حفظ جان خود از چنگال ایتان فرار کند اما…
پس از مرگ ناگهانی پسرش روحیت در یک تصادف رانندگی، دکتر رانویر ماهورتا از تنها دخترش ریتا بسیار مراقبت می کند.ریتا در کالج با آریان برخورد کرده و عاشق او می شود. اما دکتر مالهوترا که به شدت مواظب دخترش است ، در مورد آریان شروع به تحقیق می کند
جیمبو به امید پرداخت بدهی هایش، از بازار محلی ماهی فروشان دزدی میکند اما متوجه میشود این بازار در واقع پوششی برای کسب و کار غیر قانونی است. پس از تعقیب و گریز توسط پلیس، او در یک مغازه عتیقه فروشی گیر می افتد و…
لورل و هاردی فقیر و بیکار سرگرم ماهیگیری در بندر هستند که به طور تصادفی روزنامهای میبینند که در آن آگهی ای برای قرائت وصیت نامه ابنزل لرول ثروتمند نوشته شده است. لورل و هاردی به امید دریافت سهمی از ارث راهی خانه ابنزل لورل میشوند بی خبر از اینکه وی به قتل رسیده و ماجرا با آن چیزی که تصور میکنند بسیار تفاوت دارد.
جانگ ووک که از خانواده ای نجیب است به طور اتفاقی با مو دوک یی آشنا می شود. مو دوک یک جنگجور ماهر است که روحش در بدنی ضعیف گرفتار شده. او خدمتکار جانگ ووک میشود اما مخفیانه مهارت های رزمی را به او یاد می دهد…