یک کارآگاه شیکاگو پس از اینکه جنایات یک قاتل زنجیرهای نوظهور با جنایاتی که پنج سال قبل از آن تحقیق کرده بود مطابقت میدهد، به اسکاتلند سفر میکند، که یکی از آنها صحنه جنایت دوست دختر کشته شدهاش بود.
دختر و پسری جوان به نام یاس و دام پس از جداییهای غمانگیز، در عذاب هستند. در این میان آنها در طول یک روز پر حادثه در جنوب لندن با یکدیگر روبرو شده و به هم کمک میکنند تا با ترس های سابق خود کنار آمده و بار دیگر ایمانشان به عشق را به دست آورند…
پس از شکست تانوس و بازگرداندن شرایط به حالت عادی، اسکات لنگ زندگی آرام و خوش و خرمی را تجربه میکند. این آرامش پس از شیطنتهای کیسی، دختر اسکات که سعی دارد تا جا پای پدرش بگذارد، به آشوب کشیده میشود.
در زمان شیوع یک بیماری کشنده، یک مادر و دختر نوجوانش مجبور می شوند تا در خانه خود بمانند و دوران قرنطینه را بگذرانند، اما رابطه آنها به مرور با تغییرات بسیاری روبرو می شود که...
دختری به نام اِما ویلسون وقتی پدرش در بیمارستان بستری میشود، از نیویورک به زادگاهش در ایتالیا بازگشته و در خانه والدینش میماند. حال او تنها در خانه، با یک موجود شیطانی روبرو میشود که به یک رادیو نفرین شده متصل است.
پسری یک روز را با یک دختر می گذراند و آن دختر بعد از آن روز به طور کامل ارتباطـش را با او قطع می کند، این پسر به خاطر علاقه ای که به این دختر پیدا کرده است، سر تا سر جهان را دنبال این دختر می رود اما نمی داند چه اتفاقات شومی انتظارش را می کشند.
دختری جوان به نام مهتاب (هدیه تهرانی) در خیابان با ماشین فرد مسافرکشی به نام ارسطو (بهرام رادان) در خیابان تصادف کرده و فرار میکند. ارسطو (بهرام رادان) با کمک دوست خود اتومبیل مهتاب را پیدا میکند و بعد از قطعه قطعه کردن آن را به مهتاب (هدیه تهرانی) تحویل میدهد.
برلین، زمان حال. شوهر «کایل پرات» (فاستر) می میرد و «پرات» قصد دارد هم راه با «جولیا» (لوستن)، دختر هفت ساله اش و تابوت شوهرش به امریکا برگردد. «کایل» و «جولیا» در هواپیما به خواب می روند. اما وقتی «کایل» بیدار می شود، می بیند خبری از دخترش نیست. ظاهرا نام «جولیا» در فهرست مسافران نبوده و هیچ یک از خدمه و مسافران او را ندیده است. یکی از محافظ های پرواز (سارسگارد) نیز می گوید که اصلا «جولیا» هم راه با پدرش درگذشته و ادعا می کند که «کایل» عقل خود را از دست داده است...
فیلم لاک قرمز یک اثر اجتماعی است و یک فیلم زنانه است و بیشتر به مطالبی در مورد زنان اشاره میکند.این فیلم در مورد یک دختر ساده ای است که بعد از سالها به دستان خود لاک قرمز زده است اما از شانس بد روزگار صورت های مختلف خود را به او نشان میدهد و او را نا امید میکند.این دخترک یک پدر معتاد دارد و با مادر و خواهر خود در جنوب شهر زندگی میکنند و به دلیل اعتیاد پدرش مشکلات زیادی برایشان به وجود می آید.نام دخترک داستان ما اکرم است که غرورش از هر چیزی برایش مهم تر هست و هرکاری میکند تا غرورش از بین نرود اما در اخر داستان او به یک شخصیت دیگر تبدیل میشود...
مردی به نام بهولا (با بازی اجی دیوگن) پس از 10 سال حبس به خانه میرود تا دختر کوچک خود را ملاقات کند، اما وقتی در میانه راه دستگیر میشود، همه چیز تغییر میکند. حال بهولا باید مسیری پر از موانع سخت را که مرگ در هر گوشهاش کمین کرده، طی کند و…