
یک نویسندهی جوان به ملک دورافتادهی یک ستارهی افسانهای موسیقی پاپ دعوت میشود؛ کسی که سی سال پیش بهطرزی مرموز ناپدید شده بود. در میان چاپلوسانِ حلقهبهگوش آن ستاره و خبرنگاران مست و بیخود، او ناگهان خود را در میانهی نقشهای پیچیده و تاریک از سوی آن ستاره میبیند.
پسر دلفینی اکنون یک وظیفهی مهم دارد. او نگهبان دریاست و باید از موجودات دریایی محافظت کند. در این بین هنوز خطر از سر دریا برطرف نشده چرا که اختاپوس بدجنس که در چاله ای گرفتار شده به کمک شامی نقشه های جدیدی را علیه موجودات دریا طراحی و
شخصیت اصلی کارتون "باب اسفنجی" است. ماجرای داستان در شهر زیر دریایی بیکینی باتم جریان دارد. او در یک فروشگاه تهیه مواد غذایی همبرگر سرخ کن است و به کار نسبتاً ساده و یکنواخت خود بسیار علاقمند است. شخصیت" باب اسفنجی "با رفتارهای بدور از هرگونه آلایش کودکانه کاملاً مطابقت دارد. در محیط کار و زندگی خود با یک هشت پا " اختاپوس "که دارای شخصیتی خود خواه است و یک ستاره دریایی "پاتریک "که عاری از هرگونه هوش و استعداداست تماس نزدیک دارد…
قصه مردی که پس از مرگ همسرش، دوباره عاشق میشود...
“اختاپوس” از درون یک غار، امورات قلعه را فرمانروایی میکند. او برای به دام انداختن آهوها و نوشیدن عصاره تن آنها “بل بله” را به خدمت گرفته اما آهوها با نقشهای “پیشونیسفید” از قلعه فرار میکنند. از سوی دیگر مادر “آهو پیشونیسفید” برگشته تا آهو را از “سالار” یعنی پدر خواندهاش پس بگیرد و “پیشونیسفید” به دلیل رنجش از سالار، میخواهد به پیش مادرش بازگردد اما..
ماجرا با به دام افتادن پیشونی سفید توسط اختاپوس آغاز میشود و در این قسمت، قهرمان داستان یعنی میمون (با بازی ارسلان قاسمی) به جنگ اختاپوس می رود اما…