
وقتی تحتتعقیبترین مرد آمریکا در شهری کوچک در ایالت کنتاکی ظاهر میشود، گذشتهی خشونتبارش ــ به همراه گروهی خونخواه که بهدنبال انتقام و پاداشی هنگفت هستند ــ خیلی زود خودش را نشان میدهد. در حالی که برادران در برابر هم قرار میگیرند و گلولهها شهر را به ویرانی میکشانند، این تفنگکش برقآسا دشمنانش را وادار میکند بهای سنگینی برای طمعشان بپردازند.
شنل قرمزی در حال تمرین با گروه “خواهران شنلی” می باشد، در حالیکه او و گرگ طمعکار برای اسرار گم شدن ناگهانی هانسل و گرتل آزموده می شوند و …
دختر توت فرنگی و دوستان صمیمی اش در شهر تعطیلات تابستانه را به دنبال گنجی مدفون می گردند تا بتوانند مزرعه خانوادگی او را از شر یک تاجر طمع کار نجات دهند. ....
قسمت هفتم منتشر شد.
هنگام اشغال کره به دست ژاپن، در بهار 1945 در گیونگ سونگ، دو جوان با موجود عجیبی مواجه می شوند که از طمع زاییده شده و برای زنده ماندن باید با او مبارزه کنند.
در دهه 1970 هنگ کنگ، کمیسیون مستقل مبارزه با فساد (ICAC) برای سرنگونی سندیکای فساد به رهبری مقامات دولتی بریتانیا تشکیل شد. یکی از بازرسان ارشد آن، بازپرس ارشد لاو کای یون است که مقامات فاسد بی شماری را سرنگون کرد. همانطور که او فکر می کرد ثبات و رفاه در دسترس است، دوره جدیدی از حرص و طمع و ثروت او را وارد میدان نبرد جدیدی از فساد می کند.
داستان فیلم در شهر تهینی در هند اتفاق میافتد و در مورد وزیری است که طمع او برای تصرف زمین معبد، زنجیرهای از اتفاقات را به راه انداخته و دو دوست دوران کودکی، آدهی و کارونا را در برابر یکدیگر قرار ...
دو خواهر تلاش میکنند تا عمه شان را که مریض لاعلاج هست را راضی کنند ، به این امید که بتوانند از املاک او بهره ببرند ، اما متوجه میشوند که بقیه اعضای خانواده طمع کارشان نیز همین ایده را دارند و…
یک کماندار حرفه ای باید شوهر و دخترش را پس از ربوده شدن آنها در جریان تهاجم وحشیانه به خانه نجات دهد.
ایران و اسپانیا برای راه اندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیدهاند، شرکتها و افراد بسیاری به طمع برنده شدن در این مناقصه شرکت کردهاند. مهندس سعید پارسا که چندسالی است از همسرش رؤیا عضدی جدا شده و رئیس یکی از شرکتهای حاضر در مناقصه است. دیگران نیز با اهداف متفاوت سعی در برنده شدن در این مناقصه سرنوشت ساز را دارند. رسیدن به موفقیت برای آدمهای این قصه منجر به پیچیدگیهایی در روایت آن میشود.
امین و اکوان به شهر جديدی مي روند تا زندگي تازه اي را شروع کنند. امين آرايشگر خوش قلب و مهربان است، اما اکوان که آدم حسود و طمع کاري است، حاضر نيست با تلاش و زحمت پول در بياورد...