دختری به نام سپیده تصمیم دارد با دوست برادرش کیومرث ازدواج کند. او همراه نامزدش کیومرث و بردارش چنگیز برای خرید حلقه ازدواج به یک طلا فروشی میروند. آنها با شوق مشغول انتخاب حلقه هستند که در میان بهت همه، چنگیز اسلحه میکشد و صاحب طلافروشی را وادار میکند محتویات گاوصندوق و همه طلاها را داخل ساکی بریزد. با مقاومت طلافروش، چنگیز به او شلیک میکند.
داستان از این قرار است که ملکهای در وسط زمستان کنار پنجرهای نشسته بود و مشغول قلابدوزی از روی طرحی از جنس درخت آبنوس بود که انگشتش را زخمی میکند.او با دیدن خون آرزو میکند که دختری که از او به دنیا میآید پوستی به سفیدی برف و لبانی به سرخی خون و مو وچشمانی به سیاهی قالب درخت آبنوس که در دستانش بود داشته باشد. سال بعد دختری با همان ویژگیها که ملکه آرزو کرده بود به دنیا میآید ولی ملکه هنگام وضع حمل میمیرد. اسم آن دختر را سفید برفی مینامند. سال بعد شاه همسر دیگری برای خود اختیار میکند ملکه جدید بسیار زیبا اما فوقالعاده مغرور بود. او آینهای جادویی داشت که قادر به تکلم بود یکی از وظایف آینه این بود که به ملکه اعلام کند که او زیباترین فرد روی زمین است.
خلبانان تی این و گیو سیک قرار است به گیمبو پرواز کنند. با راهنمایی مهماندار سوون، مسافران مشغول سوار شدن هستند. با این حال، اندکی پس از برخاستن، یک بمب دست ساز منفجر می شود و کابین را به هرج و مرج تبدیل می کند.
قسمت دوازدهم منتشر شد.
در دنیایی که توسط موجوداتی به نام کایجو گرفتار شده بود، کافکا هیبینو آرزو داشت در نیروی دفاعی ثبت نام کند. او قول می دهد که با دوست دوران کودکی خود، مینا آشیرو، نام نویسی کند. به زودی، زندگی آنها را به روش های جداگانه ای می گیرد. در حالی که مشغول نظافت بعد از کایجو ب
در دورانی که گوشت اژدها به غذای مورد علاقه انسانها تبدیل شدهاست، خدمه سفینه کوئین زازا از طریق شکار این موجودات غولپیکر، خوراک مورد نیاز خود و سایر هم نوعانشان را تامین میکنند. البته آنها در صورت شکست در ماموریتهایشان با پیامدهای جبران ناپذیری مواجه می شوند و...
در سال 2050 میلادی، یک گوریل غولپیکر به نام کونگ، در جزیره آلکاتراز ویرانی به بار میآورد و تحت تعقیب قرار میگیرد. البته بسیاری از تعقیبکنندگان این حیوان غول پیکر نمیدانند که یک نابغه شرور از او برای اجرای نقشه خود استفاده کردهاست و...
جی جی جاسوس سابق که حالا به کار دفتری در سازمان سیا مشغول است همراه با سوفی به ایتالیا می رود ولی آنجا آن دو درگیر یک توطئه تروریستی بزرگ می شوند...
کلاب مشغول شکار هست قبیله او به صورت وحشیانه ای قتل عام می شوند و تنها بازمانده فرزند کلاب می باشد. کلاب بازمی گردد و با دیدن این صحنه آتش انتقام در ا و شعله ور می شود و گرفتن انتقام با نیروهای طبیعت به مبارزه برمی خیزد…
قسمت بیست و هفتم منتشر شد.
داستان پزشکی به نام هومن صحرایی است. او که پزشکی متعهد و متخصص است، به دلایلی مجبور می شود در بیمارستانی دیگر به نام حاشیه مشغول به کار شود. در این بین با افرادی غیر متخصص و سود جو آشنا شده و وارد ماجراهایی تازه می شود.
قسمت ششم منتشر شد.
این مجموعه بینش های شگفت انگیزی را در مورد موفق ترین گروه حیوانات در جهان ارائه می دهد. پستانداران اسرار موفقیت خود را از تیزهوشان کوچک اتروسکی گرفته تا نهنگ آبی غول پیکر و چگونگی طراحی برنده و سازگاری باورنکردنی خود را آشکار خواهند کرد.