در مرحله نیمه نهایی جام حذفی فوتبال انگلستان در ورزشگاه هیلزبورو در سال 1989 میلادی، فاجعه بزرگی رخ میدهد که طی آن بسیاری از مردم جان خود را از دست میدهند. در این میان زنی به نام آن ویلیامز به دنبال برقراری عدالت برای مرگ پسر 15 سالهاش کوین است و…
یک مامور حرفهای بنام «کلیوس» توسط تبهکاری بنام «ورونا» مسموم شده، بطوری که اگر ضربان قلبش پایین بیاید، می میرد. اکنون او به دنبال ورونا است تا وی را به قتل برساند
ابرقهرمان پا به سن گذاشتهای که مدت ها است از این کار کنار کشیده و تصور میشود که بعد از نبرد حماسی 25 سال پیش خود مفقود شده باشد دوباره...
قسمت بیست و هشتم از فصل چهارم با زیرنویس فارسی قرار گرفت.
داستان، حول اِرن یِگِر، خواهرخوانده اش میکاسا اَکِرمَن و دوست این دو با نام آرمین آرلرت میگذرد. پس از سقوط دیوار ماریا و شهر شیگانشینا توسط تایتانها، مادر اِرن به دست یک تایتان کشته میشود و او قسم میخورد که انتقام مادرش را از تایتانها بگیرد. او به همراه دوستانش به دسته دیدهبانی ملحق میشوند تا تایتانها را از بین ببرند.
مستر بین، برنده یک بلیط مسافرتی به مقصد فرانسه می شود و هنگام سفر به این کشور، با یک آدمربا و یک فیلمساز سرشناس، اشتباه گرفته می شود. این در حالی است که پسر یک فیلمساز روسی و یک بازیگر بااستعداد نیز او را در این سفر همراهی می کنند و...
در پی شیوع یک ویروس مرگبار، بخش عمده ای از جمعیت انسان ها از بین می روند. البته یک ویروسشناس آمریکایی به نام رابرت نویل، تنها فردی است که در شهر نیویورک، از این حادثه جان سالم به در برده است. رابرت به امید یافتن سایر بازماندگان، هر روز پیام های رادیویی را مخابره می کند و...
گروهی متشکل از هفت مرد جوان وجسور که شیفته اکروبات بازی هستند به قیمت شکسته استخوان های خود از ساختمان های بلند بالا میروند و به شکل مارپیچ از بامی به بام دیگر می پرند. یک روز صبح که این گروه برای رقابت به یکی از ساختمان های مرتفع می روند …
برای یک مامور در جریان یک ماجرا پاپوش دوخته می شود و او باید هرچه سریعتر بی گناهی خودش را ثابت کند ، در حالی که یک مامور سرسخت دیگر در تعقیب اوست و…
یک هنرمند گرافیتی جوان شورشی که خانههای نخبگان ثروتمند را هدف قرار میدهد اما راز تکاندهندهای را کشف میکند که او را به سفری هدایت میکند که خود و نزدیکترین افراد به او را به خطر میاندازد.
برای نجات مزرعه خود از ورشکستگی ، یک مادر مجرد کار پرورش ملخ های خوراکی را آغاز می کند. به زودی او رابطه ای عجیب و وسواسی با آنها برقرار می کند.