
فیلم زندگی مردی را نمایش میدهد که زندگیاش، بدون اطلاع وی، به صورت 24 ساعته از شبکهٔ تلویزیونی برای میلیونها نفر در سراسر جهان در حال پخش است. ترومن، به واقعیت زندگی خویش شک میکند و جهت رسیدن به حقیقت زندگیاش شروع به کاوش میکند.
داستان از آنجایی شروع می شود که مادر بزرگ زنی به اسم جوزفین مالون فوت می کند و وصیت می کند که برای به دست آوردن ارثیه خانوادگی باید همراه با مردی به اسم جیمز مارکو که یک بوکسر است در خانه مادر بزرگش زندگی کند.
داستان این فیلم درباره رهبر بی رحم یک گروه عملیاتی خارج از کشور است که نام مستعار خود را از روحی آدم خوار گرفته و در شهری پر از جاسوس، ماموریتی خطرناک را بر عهده می گیرد.
لورا که از یک رابطه ی آزاردهنده آسیب دیده است، با پسر هفت ساله اش کودی از شوهر سابقش فرار می کند. اما در پناهگاه جدید، ایدهآل و دورافتاده خود، متوجه میشوند که هیولای دیگر، بزرگتر و ترسناکتری برای مقابله با آنها دارند…
ویل شارپ سرباز سابق کهنهکار، که ناامیدانه به دنبال پول برای پرداخت هزینههای پزشکی همسرش است، از برادر خواندهاش دنی کمک میخواهد. دنی که یک جنایتکار حرفهای کاریزماتیک است، در عوض به او پیشنهاد دیگری میدهد: بزرگترین سرقت بانک در تاریخ لس آنجلس: 32 میلیون دلار.
ماشین مسابقهای به اسم کارگو که علاقه زیادی به خانواده اش دارد و وقتی متوجه می شود پدرش را برای اوراق کردن به جزیره کلانکر برده اند ، برای نجات او به آنجا می رود و در این راه با مشکلات زیادی رو به رو می شود…
شاهزادهای یهودی به نام جودا بنهور، ناجوانمردانه به جرم سوءقصد به جان فرستاده سزار، توسط دوست رومیاش دستگیر و به بردگی و بندگی فرستاده میشود و دیگر اعضای خانوادهاش هم به سیاهچال فرستاده میشوند. او پس از عبور از ماجراهای بسیار به وطن خویش بازمیگردد تا انتقام گیرد و خواهر و مادرش را رهایی بخشد.
داستان مردی در قرن 18 که در یک خانواده روستایی ساده به دنیا آمدهاست و با مادرش زندگی میکند، عاشق دختر عموی خود میشود، موفق به ازدواج با او نمیشود. به جنگ میرود و پس از آن اتفاقات زیادی در زندگی او پیش میآید، با یک کنتس بیوه برای ثروت او ازدواج میکند و به این وسیله راه ترقی او باز میشود.
مایکل یک روح است. . . زندگی در سایه با خانواده جدیدش، سالها دور از زندگی سابق خود به عنوان یک قاتل عشایری. وقتی کارفرمایان قدیمی اش برای دفن آخرین بازمانده خود باز می گردند، آرامش و ناشناس بودن او از بین می رود. با افشای حقیقت خود، مایکل باید از همسر و پسر متولد نشده خود با شکار کسانی که مسئول شروع مرگبار او هستند محافظت کند.
دیزی کوئوکای دوست داشتنی، مهربان و خوشبین، یک رویای دور از دسترس دارد؛ پیروزی در «ترسناک ترین بازی های جهان!» آیا او موفق می شود که به بزرگ ترین آرزویش دست یابد؟!