
میکی یک آرزوی جادویی میکند که هر روز کریسمس باشد، اما وقتی آرزویش به حقیقت میپیوندد، دچار تردید میشود.
مردی که اسیر خشم و عصبانیت است، در سفری برای بازگرداندن خواهر باردارش به خانه، با تغییراتی بزرگ و غیرمنتظره در زندگی خود مواجه میشود.
پس از ربوده شدن بابا نوئل (با اسم رمز: رد وان)، رئیس امنیت قطب شمال مجبور میشود با بدنامترین جایزهبگیر جهان در مأموریتی پر از هیجان و ماجراجویی در سراسر دنیا همکاری کند تا کریسمس را نجات دهد.
در سال 2200، نائوکی و مایومی در یک اقامتگاه مجلل و شناور در فضا زندگی میکنند. از بیرون، به نظر زوجی کامل و بینقص میرسند، اما در پشت این ظاهر زیبا، نائوکی به طور مخفیانه در جستجوی انتقام از همسرش است. او مایومی را به یک اندروید تبدیل میکند تا انتقام خود را بگیرد و نسخهای از ایدهآلهای شخصیاش را خلق کند.
رابطه پیچیده کراون با پدر بیرحمش، نیکولای کراوینوف، او را در مسیری از انتقام با پیامدهای وحشیانه قرار میدهد. این رابطه او را برمیانگیزد تا نهتنها به بزرگترین شکارچی جهان تبدیل شود، بلکه به یکی از ترسناکترین افراد روی زمین نیز بدل گردد.
جت و دوستاش، شاون، سیدنی و میندی، به یک کمپ فضایی میرن تا مهارتهاشون رو امتحان کنن. اما وسط راه، ساناسپات یه واکنش آلرژیکی عجیب پیدا میکنه و خیلی خیلی کوچیک میشه! حالا تیم باید از کمپ بیرون برن و داروی «دِشرینکولوم» رو پیدا کنن، بدون اینکه میچل بفهمه اونها چه کاری انجام میدن!
وقتی یک باند موتورسواری بدنام برادرش را برای یک سرقت به خدمت میگیرد، یک قهرمان سابق موتورکراس باید با عمیقترین ترسهایش روبهرو شود تا خانوادهاش را در امان نگه دارد.
در شب کریسمس، خانوادهای گرد هم میآیند تا شاید آخرین تعطیلات خود را در خانهی اجدادیشان جشن بگیرند. با گذر شب و بروز تنشهای میاننسلی، یکی از نوجوانان بهطور مخفیانه همراه دوستانش بیرون میرود تا حومهی زمستانی شهر را برای خود کشف کند.
1944، ورمیلیو، یک روستای کوهستانی دورافتاده است. ورود پیِترو، یک سرباز فراری، به خانواده معلم روستا، و عشق او به دختر بزرگ معلم، مسیر زندگی همه را تغییر خواهد داد.
لارگو وینچ که از ربوده شدن پسرش به شدت آسیب دیده است، متوجه میشود که اگر عاملان ورشکستگیاش را پیدا کند، شاید بتواند پسرش را دوباره ببیند.