یک سوپرمارکت در حومه مسکو، به مثابه قلب تاریکی برای "کارمندان" ازبک است که در آنجا بهصورت شبانهروزی کار میکنند و تهدید، مورد سوءاستفاده و زندانی میشوند. محبت موفق به فرار میشود و چرخه بیرحمانه بردهداری مدرن را افشا میکند.
یک جوان سیاهپوست بااستعداد و محروم از امکانات از نیوآرک به دانشگاه ییل میرسد، اما سایهها و بیعدالتیهای گذشتهاش آینده او را به خطر میاندازند.
درباره خانوادهای متشکل از مادری به همراه پسران دوقلویش است. این خانواده سالهاست که تحت تاثیر نیرویی بدخواه و ناشناخته قرار دارند که باعث عذاب روحی آنان شده است. در ابتدا همه تصور میکنند این عذابها ناشی از مشکلات عادی زندگی است، اما با گذر زمان یکی از پسران دوقلو شروع به شک در وجود نیرویی شرور و مخوف میکند.
این داستان شگفت انگیز در عصر شوالیه های شجاع، شاهزاده خانم های زیبا و جادوگران در حال نبرد اتفاق افتاد. روسلان، هنرمند سرگردانی که رویای شوالیه شدن را در سر می پروراند، با میلا زیبا آشنا شد و عاشق او شد. او حتی شک نداشت که او دختر پادشاه است. با این حال، قرار نبود که شادی عاشقان زیاد طول بکشد. چرنومور، جادوگر شیطانی، در یک گرداب جادویی ظاهر شد و میلا را درست جلوی چشمان روسلان دزدید تا قدرت عشق او را به قدرت جادویی خودش تبدیل کند. بدون هیچ مقدمه ای، روسلان در تعقیب شاهزاده خانم دزدیده شده قرار می گیرد تا بر همه موانع غلبه کند و ثابت کند که عشق واقعی قوی تر از جادو است.
هارت برای تثبیت جایگاه خود به عنوان بهترین بازیگر فیلمهای اکشن، برنامهای برای ساخت یک فیلم اکشن خلاقانه با صحنههای بداهه و غیرمنتظره دارد. اما یک نقطهی ضعف، او را طعمه نقشهای انتقامجویانه ا ...
هنگامی که گروهی از دوستان بیپروا قانون مقدس خواندن تاروت را نقض میکنند، ناخواسته یک شیطان غیر قابل توصیف را که در کارتهای نفرین شده به دام افتاده است، ازاد میکنند. انها یک به ...
پس از تسلط بر دنیای بوکس، آدونیس کرید هم در زندگی حرفه ای و هم در زندگی خانوادگی خود پیشرفت کرده است. هنگامی که یک دوست دوران کودکی و اعجوبه سابق بوکس، دیمین اندرسون، پس از گذراندن یک دوره محکومیت طولانی در زندان دوباره ظاهر می شود، او مشتاق است ثابت کند که سزاوار ضربه زدن به رینگ است. رویارویی بین دوستان سابق چیزی بیش از یک دعوا است. برای تسویه حساب، آدونیس باید آینده خود را در خط مقدم مبارزه با دیمین قرار دهد - مبارزی که چیزی برای از دست دادن ندارد.
دختری به نام اِما ویلسون وقتی پدرش در بیمارستان بستری میشود، از نیویورک به زادگاهش در ایتالیا بازگشته و در خانه والدینش میماند. حال او تنها در خانه، با یک موجود شیطانی روبرو میشود که به یک رادیو نفرین شده متصل است.
زمانی که یک سرباز سابق به نام آتامی کورپی در بیابان لاپلند، مقدار زیادی طلا کشف میکند، تلاش میکند تا آن را با خود به شهر ببرد. اما زمانی که سربازان نازی به رهبری یک افسر بیرحم، طلای او را غارت میکنند، آتامی باید با آنها مبارزه کرده و…
درباره نیکیل سود یک افسر پلیس بمبئی است که در مرکز تماس های اضطراری مشغول به فعالیت است. یک روز یک تماس مشکوک از طرف خانمی به این مرکز می شود که قصد خودکشی دارد. نیکیل تلاش می کند که او را نجات دهد اما نمیداند با این کار، خودش و خانواده اش وارد خطری بزرگ می شوند.