برایان کرنستون نقش والتر وایت دبیر شیمی را ایفا می کند که دوران سختی را می گذراند و به سختی از پس مخارج همسرش و پسرش که مشکل جسمانی دارد بر می آید . زمانیکه والتر متوجه می شود که به بیماری کشنده سرطان ریه دچار است ، همه چیز به یکباره برای او تغییر میکند . با دانستن اینکه چند سالی بیشتر زنده نیست و چیزی برای از دست دادن ندارد ، به همراه یکی از شاگردان قدیمی اش و با بهره گیری از آموخته هایش در زمینه علم شیمی شروع به ساخت و فروش ماده مخدر شیشه می کند...
گروهی از آتشنشانان قوی و تنومند که در کارشان موفق هستند، با سه کودک غیرقابل کنترل روبرو میشوند که آنها را در شرایط سختی قرار میدهند که…
یک فرد سابقه دار به نام اسپنسر برای کشف یک توطئه قتل به باند جنایی بوستون باز می گردد
فرهان، راجو، رانچو و چاتور در یک دانشگاه مهندسی درس می خوانده اند. چاتور ده سال قبل در زمان دانشجویی به آنها گفته بود که پس از ده سال در دانشگاه همدیگر را ببینند و بفهمند چه کسی موفق تر است. اما فرهان و راجو که دوستان صمیمی رانچو بوده اند نمی دانند او کجاست و سالهاست او را ندیده اند؛ بنابراین به دنبال آدرسی که چاتور داده هر سه به دنبال رانچو می روند.
ویلوبی، استاد تمدن باستانی دانشگاه، تماسی از دوستان خانوادگیاش هلن و الیور دیکینز دریافت میکند که در کتابفروشی عتیقه خود تجربههای عجیب زیادی را تجربه کردهاند.
یک دختر نوجوان لجوج زمانی که در یک نمایش عروسکی مدرسه ای به دنیایی از فانتزی ها و افسانه ها منتقل می شود، با شخصیت های عجیب و غریب روبرو می شود...
ژاپن، 1944. هیرو اونودا، 22 ساله، که برای کارهای اطلاعاتی آموزش دیده، فلسفه ای برخلاف خط رسمی کشف می کند: خودکشی ممنوع. هر اتفاقی بیفتد زنده بمانید؛ ماموریت مهمتر از هر چیز دیگری است. فرستاده شده به Lubang، جزیره کوچکی در فیلیپین، جایی که آمریکایی ها در شرف فرود هستند، این نقش به راه انداختن یک جنگ چریکی تا زمان بازگشت نیروهای ژاپنی خواهد بود. امپراتوری به زودی تسلیم خواهد شد. اونودا، 10000 روز بعد.
بلوندی هفت تیرکش حرفه ای است که برای به دست آوردن پول تلاش می کند. "آنجل آیز" آدمکشی است که به هر نحوی دستورات را اجرا می کند به شرطی که دستمزدش پرداخت شود. "توکو" قانون شکنی تحت تعقیب است که از چیزهای که مخفی کرده محافظت می کند. "توکو" و "بلوندی" برای بدست آوردن پول با هم شریک می شوند، اما زمانی که "بلوندی" بر سر قرار پایبند نمی ماند...
خانواده داناوان به بوستون بازگشته است. آنها که در تلاشند تا تربیت خشن خود را سرکوب کنند، عشق عمیقشان نسبت به یکدیگر، آنها را در مبارزه نگه می دارد.
چولبول پاندی از زندگی خانوادگی ایدهآلش لذت میبرد و مجرمان را نیز به روش خاص خود دستگیر میکند. اما زمانی که یک دشمن از گذشته او بازگشته و تهدید میکند که هر چیزی را تاکنون به دست آورده نابود خواهد کرد، زندگی چولبول پاندی تغییر کرده و…