![دانلود فیلم برادر Brother 2024](https://filmify.ir/uploads/thumb/cbbd53bda6b9b5ff038a5cc500ca40ed.jpg)
مرد جوانی پس از نقل مکان به خانه خواهرش و خانواده همسر او، برای یافتن جایگاه خود تلاش میکند.
کازویوکی کوگا، جوانی که آرزوی بازیگری در سر دارد، برای نقش اصلی در نمایش بعدی یک گروه تئاتر شرکت میکند. از میان 300 نفر، تنها 7 نفر برای مرحله نهایی انتخاب میشوند و او یکی از خوششانسهاست. این 7 نفر به ویلای کوهستانی برفی دورافتاده میروند و به مدت 4 روز در آنجا در آزمون نهایی شرکت میکنند. طبق دستورات کارگردان، هیچگونه ارتباطی با دنیای بیرون ممکن نیست. اما وقتی شبها شروع به سپری شدن میکنند، شرکتکنندگان یکی یکی ناپدید میشوند و ترس و رازهایی تاریک در دل آن مکان آغاز میشود.
افسران دپارتمان گمرک و مالیات هنگ کنگ، چو چینگ-لای و چونگ وان-نام، رابطه نزدیکی به عنوان مربی و شاگرد دارند. در یک پرونده مرتبط با کشف اسلحههای قاچاق، چینگ-لای برای شرکت در یک عملیات مشترک با اینترپل برای دستگیری یک فروشنده اسلحه منزوی فرستاده میشود. با این حال، وان-نام تصمیمی اساسی میگیرد که موضوع را پیچیدهتر میکند.
باب اسفنجی در جستجوی دستور پخت به سرقت رفته ای وارد ماجرایی میشود که او را به دنیای انسانها میآورد، جایی که با یک دزد دریایی درگیر میشود و…
همزمان با نزدیک شدن به اجرای ممنوعیت جهانی یک اپلیکیشن چینی محبوب، یک کارشناس مهاجر سایبری که به اشتباه متهم شده است، برای پاک کردن نام خود و افشای توطئهای که دموکراسی جهانی را به خطر انداخته، تلاش میکند.
وقتی که مورت میفهمد کمتر از یک سال از عمرش باقی مانده، نامزدش نیکول او را ترک میکند و او مجبور میشود با سرنوشت تلخ خود کنار بیاید. مورت به یک سرویس دوستیابی میپیوندد که افراد را بر اساس تاریخ مرگشان به هم معرفی میکند. او در این میان با کیت آشنا میشود، اما سایه یک دلال دیوانه که او را تعقیب میکند، همیشه بر سر او سنگینی میکند.
وقتی یک ویراستار موفق نیویورکی برای یک ماه دسامبر به شهر کوچک سنت آیوز میرود تا کتابفروشی محلی را اداره کند، او وارد دنیایی میشود که به دور از هیاهوی شهری، سرشار از گرمای انسانی و اسرار ناگفته است.
وقایع عجیبی در روستایی که محل زندگی میمونهاست رخ میدهد و یک زوج تازهعروس و داماد به همراه مسئولان جنگل را وادار میکند که برای کشف علت این اختلالات غیرعادی دست به کار شوند.
فرد نوازنده خیابانی و گربهاش، تبی مکتت، با موسیقی خود مردم لندن را سرگرم و شاد میکنند. اما یک روز، فرد دچار حادثه میشود و با آمبولانس به بیمارستان منتقل میشود، در حالی که تبی تنها و سرگردان در خیابانهای شلوغ لندن رها میشود. حالا تبی باید راهی برای ادامه زندگی پیدا کند، در حالی که همچنان به دنبال راهی برای بازگشت به نزد دوست و همراه قدیمیاش است.
پس از بیست سال دوری، اودیسئوس در سواحل ایثاکا ظاهر میشود، فرسوده و غیرقابلشناخت. پادشاه بالاخره به خانه بازگشته است، اما بسیاری از چیزها در پادشاهیاش تغییر کرده است از زمانی که برای جنگ با تروا از آنجا رفت.