
قسمت ششم منتشر شد.
این سریال جذاب و شگفت انگیز، هر داستانی که در دنیای سینمایی مارول رخ می دهد را به صورت متفاوت و با دیدگاهی منحصر به فرد به تصویر می کشد و مخاطبان خود را به سفری به سمت ناشناخته ها دعوت می کند و...
قسمت هجدهم منتشر شد.
در مورد یک پسر کوچک به نام مورفل و حیوانات جادویی اوست. این سریال ماجراهای جذاب و پر از هیجانی این کودک و حیوانات جادویی او را به تصویر میکشد.
موفاسا، توله شیری که گمشده و تنها است، با شیری دلسوز به نام تاکا آشنا میشود؛ وارث یک خاندان سلطنتی. این ملاقات تصادفی آغازگر سفری گسترده برای گروهی از طردشدگان است که در جستجوی سرنوشت خود هستند.
آلفونسو 11 ساله، وارث دن کیشوت، به همراه سه خرگوش خیالی و موسیقاییاش به پانچو و ویکتوریا میپیوندد تا شهر محبوب خود، لا مانچا، را از طوفانی عظیم نجات دهند.
نگرانی گرومیت از این که والاس به اختراعاتش بیش از حد وابسته شده، زمانی به اثبات میرسد که والاس یک "گنوم هوشمند" اختراع میکند که به نظر میرسد ذهن خود را پیدا کرده است. وقتی مشخص میشود که ممکن است یک شخصیت انتقامجو از گذشته در حال هدایت اتفاقات باشد، این وظیفه گرومیت میشود که با نیروهای شوم مبارزه کرده و استاد خود را نجات دهد... وگرنه ممکن است والاس دیگر نتواند هیچ اختراعی انجام دهد!
این مجموعه جذاب از خاطرات کودکی، داستان یک مدرسه غیرمعمول در توکیو در دوران جنگ جهانی دوم را روایت میکند. مدرسهای که یادگیری را با تفریح، آزادی و عشق در هم آمیخته بود. کلاسهای درس آن در واگنهای قدیمی قطار برگزار میشد و مدیری فوقالعاده – بنیانگذار و رئیس آن، سوساکو کوبایاشی – مسئولیت آن را بر عهده داشت. مردی که به استقلال کودکان عمیقاً اعتقاد داشت و به آزادی بیان و فعالیت پایبند بود.
دختری مینیاتوری که توسط والدین حیوانی خود بزرگ شده، به جزیرهای از انسانهای کوچک سفر میکند و فاش شدن حقایق ناراحتکنندهای درباره ریشههای خود را کشف میکند.
میکی یک آرزوی جادویی میکند که هر روز کریسمس باشد، اما وقتی آرزویش به حقیقت میپیوندد، دچار تردید میشود.
183 سال پیش از وقایع روایتشده در سهگانه اصلی، حملهای ناگهانی توسط ولف، رهبر قوم دانلندینگ ها حیلهگر و بیرحم که به دنبال انتقام مرگ پدرش است، هلم همرهند و مردمش را مجبور میکند تا آخرین مقاومت جسورانه خود را در دژ باستانی هورنبورگ به نمایش بگذارند. در حالی که اوضاع روز به روز ناامید کننده تر میشود، هرا، دختر هلم، باید اراده خود را برای رهبری مقاومت در برابر دشمنی مرگبار که قصد نابودی کامل آنها را دارد، احضار کند
جت و دوستاش، شاون، سیدنی و میندی، به یک کمپ فضایی میرن تا مهارتهاشون رو امتحان کنن. اما وسط راه، ساناسپات یه واکنش آلرژیکی عجیب پیدا میکنه و خیلی خیلی کوچیک میشه! حالا تیم باید از کمپ بیرون برن و داروی «دِشرینکولوم» رو پیدا کنن، بدون اینکه میچل بفهمه اونها چه کاری انجام میدن!