سه زوج مختلف در طول یک شب سرنوشتساز در یک رستوران در لس آنجلس، با هم برخورد کرده و اگرچه با یکدیگر غریبه هستند اما زندگیشان به هم تنیده شده و…
فیلم در آینده ای نزدیک در یک زندان فضایی اتفاق می افتد که در آن زندانیان با کمک تکنولوژی فضایی به دنبال فرار می گردند. شخصیت اصلی فیلم یک زندانی است که در آنجا به دلیل اتهاماتی که نسبت به او مطرح شده بود، حبس شده بود. او با کمک دوستان جدیدی که در زندان پیدا کرده است، سعی می کند از زندان فرار کند.
بتمن به کمک سرگرد جیم گوردون و دادستان جدید هاروی دنت، شهر را از وجود آخرین خانوادههای تبهکاری پاک می کند. همکاری این سه نفر ظاهرا موثر واقع میشود، اما طولی نمی کشد که خود را در مقابل هرج و مرج های یک تبهکار نو پا بنام جوکر، عاجز می بینند.
نوا استون صاحب کارخانه موفقی بود که با یک حمله قلبی مدتی از کارخانه اش دور ماند. جان مورینو میخواهد از این موقعیت برای تصاحب اموال نوا استفاده کند که...
یک مامور عملیات ویژه حرفهای به نام آدام فرانکو به داخل یک گروه جنایتکار نفوذ میکند، اما به طور غیرمنتظرهای با پسر جوان رئیس این گروه، رابطهای نزدیک برقرار میکند. حال آدام خود را در یک بحران اخلاقی سخت گرفتار میبیند و…
یک مادر آمریکایی وارث امپراتوری مافیای پدربزرگش در ایتالیا میشود. حال او به عنوان سرپرست جدید کسبوکار خانوادگی، با هدایت مشاور شرکت، به طرز خندهداری انتظارات همه را نادیده میگیرد و…#/
مردی به نام بهولا (با بازی اجی دیوگن) پس از 10 سال حبس به خانه میرود تا دختر کوچک خود را ملاقات کند، اما وقتی در میانه راه دستگیر میشود، همه چیز تغییر میکند. حال بهولا باید مسیری پر از موانع سخت را که مرگ در هر گوشهاش کمین کرده، طی کند و…
اریکا، گوینده موفق رادیو که در نیویورک زندگی می کند و در برنامه های خود این شهر را جایی فوق العاده تصویر می نماید، یک روز تبدیل به قربانی خشونت بی دلیل همین شهر می شود. چیزی که تا آن زمان از دید وی مخفی مانده بود. شبی با نامزدش دیوید هنگام پیاده روی مورد حمله اوباش خیابانی قرار می گیرند. زمانی که اریکا در بیمارستان-پس از اغمای طولانی- چشم می گشاید، عزیزترین چیز زندگی اش-یعنی نامزدش دیوید- را از دست داده است.
قسمت یکم منتشر شد.
قتلهایی در تهران رخ میدهد که در آنها قاتل با مسموم کردن سوژههای خود آنها را به قتل میرساند. قاتل به همین علت به افعی تهران شهرت دارد و تمامی قربانیان او سابقه کودکآزاری دارند. آرمان بیانی، منتقد و مدرس سینماست و قصد دارد دربارهٔ این قتلها فیلم بسازد. در ابتدا با درخواست او مخالفت میشود ولی روزی فرهاد، تهیهکننده سینما، به آرمان میگوید امکان ساخت فیلم مهیا شده. چرا که گویا پلیس میخواهد از ساخت فیلم برای به دام انداختن قاتل استفاده کند. آرمان درگیر ساخت فیلم میشود و در عین حال مشکلات شخصی و خانوادگی فراوانی دارد.
قسمت شانزدهم منتشر شد.
پزشکی شیاد، به بهانههای مختلف، سعی میکند با پرستاران بیمارستان رابطه برقرار کند. او با ایجاد رقابت بین پرستاران، تلاش میکند تا از آنها اخاذی کند.