
براساس شخصیت واقعی به نام آلفونسه گابریل کاپون، معروف ترین گانگستر و تبهکار آمریکا و بزرگترین نماد قانون شکنی در دهه 1920 آمریکاست. او پس از ده سال زندان، در سن 47 سالگی دچار جنون و زوال عقل شد.
یک صبح تابستانی، کودک «خانواده ی کات ول» آماده ی گذراندن یک روز دلپذیر است، اما سه دزد به نام های “ادی، “نوربی” و “ویکو“، خود را به جای عکاسان جا می زنند و هنگامی که با بچه تنها می مانند او را می ربایند، به آپارتمانی می برند و برای آزادی اش تقاضای پول میکنند…
یک مرد پس از یک عمر مشکل، این شانس را دارد که با عشق و حمایت خانواده اش اوضاع را تغییر دهد، می بیند که به مکان تاریکی که بر آن غلبه کرده است باز می گردد. پس از یک عمر دردسر و بدبختی، یک مرد این شانس را دارد که با عشق و حمایت خانواده اش همه چیز را تغییر دهد.اما او هر چه سعی میکند از مشکلات دور شود،میبیند که به آنها نزدیک تر میشود.
پدر خوانده یک گروه مافیایی به ناگهان دستخوش احساس شده و کنترلی بر عواطف خود ندارد که این مشکل برای جایگاه او به عنوان رهبر گروه تبهکار بسیار خطرناک است. به ناچار نزد دکتر روانشناسی میرود اما این شروع ماجراست…
مردی به نام درایور به همراه برادر و دوستانش برای دزدی از یک مکان مهم برنامهریزی میکنند ولی پس از انجام دزدی، نامزد برادرش که خبرچین پلیس بوده و آن سرقت را به یک پلیس فاسد اطلاع داده بود با حمله آن پلیس مواجه می شود.
وقتی که جسد دو سرنشین اتومبیل در نزدیکی جسد یک پلیس کشف می شود ، یک پلیس محلی به نام مارج گاندرسون ، این اتفاق را با پرونده ی دو خلافکار به نام های کارل و گایر کنار هم می گذارد و…
مایکل یک روح است. . . زندگی در سایه با خانواده جدیدش، سالها دور از زندگی سابق خود به عنوان یک قاتل عشایری. وقتی کارفرمایان قدیمی اش برای دفن آخرین بازمانده خود باز می گردند، آرامش و ناشناس بودن او از بین می رود. با افشای حقیقت خود، مایکل باید از همسر و پسر متولد نشده خود با شکار کسانی که مسئول شروع مرگبار او هستند محافظت کند.
یک قاتل حرفهای به نام الکس متوجه می شود که پس از امتناع از تکمیل کار برای یک سازمان جنایی خطرناک، آنها به دنبال قتل او هستند. الکس در حالی که سعی در فرار از دست آنها دارد، حافظه اش را نیز از دست می دهد و ...
مادری تنها باید از دخترش در حین سرقتی ناموفق در ساختمان اجاره انباری با تکنولوژی پیشرفته، دفاع کند.
وینسنت پَری، متهم به قتل همسرش، از زندان سن کوئنتین در منطقهٔ سان فرانسیسکو میگریزد و تحت حمایت آیرین جانسن قرار میگیرد. سپس با جراحی پلاستیک چهرهاش را عوض میکند تا بتواند فارغ از تعقیب پلیس، قاتل واقعی همسرش را پیدا کند.