
هستی در یک بیمارستان مشغول به کار است. او در موقعیت عجیب و غریبی گرفتار است موجودی ناشناخته و خاص او را همیشه زیر نظر دارد و مشکلات زیادی را برایش پدید می آورد و…
داستان فیلم دربارهٔ زوجی است (امیر جعفری - مهناز افشار) که در انتظار تولد فرزند هستند. ورود خواهر ناتنی زن (پانتهآ بهرام) مشکلاتی برای آنها به وجود میآورد. زن که پریشان احوال و مریض است، گذشتهای رازآلود دارد و در جوانی فرزندش را پس از طلاق رها کرده. مرد تمایل ندارد خواهر همسرش در خانه بماند. دوست صمیمی مرد خواستگار زن است، اما زن در نهایت به او هم دروغ میگوید و خانه را ترک میکند..
سعید مسرور دانشجوی رشته پزشکی برای پرداخت قرض خود به آقای سام ناچار میشود برای گرفتن وام، با دختر دانشجویی به نام روشنک ازدواج صوری انجام دهد تا بتواند از وام ازدواج بهرهمند شود. از طرفی دیگر شراره دختر آقای سام به سعید علاقمند شده و.......
امید و مریم مثل خیلی از زوجهای امروز، به قدری درگیر روزمره گی و فشارهای کاری و اجتماعی هستند که نکات و لحظات بسیار ارزشمند و غیرقابل بازگشت زندگی زناشویی خود را کاملاً از یاد برده اند و مصرانه تصمیم گرفته اند از هم جدا شوند. غافل از اینکه اگر کمی به سلایق و علایق یکدیگر احترام بگذارند می توانند مثل پدر و مادر مریم که اتفاقاً در همسایگی آنان هم زندگی می کنند، حتی دعوا می کنند اما چند ثانیه بعد دوباره به جریان عادی و پر از احترام زندگی خود برمی گردند. چون...
جوانی به نام بزرگ در نمایشگاه اتومبیل شوهر خواهرش که یوسف نام دارد مشغول به کار است. یوسف از او میخواهد که ماشین گرانقیمت خانم دکتر ثابتی را به او تحویل دهد. اما بزرگ تصادف کرده و یوسف مجبور میشود برای پرداخت خسارت چند چک به خانم دکتر بدهد. بزرگ چند بار نزد خانم دکتر میرود تا رضایتش را بگیرد و به جای یوسف او خسارت بدهد، اما دکتر ثابتی به بزرگ پیشنهاد میکند که در مقابل چکهای یوسف او باید برای چند ماه همسرش بشود. بزرگ بهناچار قبول میکند و...
یک آپارتمان در حاشیه شهر تهران که مالکش درگذشته بدون وارث مانده و اداره امور آپارتمان و مستاجرها را مباشر مالک درگذشته که خود نیز ساکن همین ساختمان است به عهده گرفته و قصد دارد با همکاری یک مشاور املاک محلی ملک را تصاحب کند. آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات اساسی است ولی عباس آقا (مباشر مالک درگذشته با بازی عزت الله انتظامی) نه خود وظیفه تعمیرات را به عهده میگیرد و نه به دیگر ساکنان اجازه انجام این کار را میدهد. در این ساختمان هر یک از ساکنان به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود هستند و...
فرهاد(شهاب حسینی) در نقش یک معلم ریاضی است که برای تدریس خصوصی به منزل یکی از شاگردانش به نام سعید میرود و این قسمت فیلم آشنایی فرهاد با مادر سعید شروع میشود، که منجر به ازدواج آن ها شده. اما به دلیل شرایط سنی بد و حساس سعید نمیتواند فرهاد را به عنوان ناپدری خود قبول کنه که .....
نگار در آستانه ازدواجش با ایمان درمییابد که او تعهدی در زندگیش دارد که نمیتواند آن را به خاطر ازدواج، نادیده بگیرد. نگار دچار تردید میشود. آیا به ایمان حق دهد و آینده زندگی مشترکشان را با نفر سومی تقسیم کند یا …
گاهی شهر با تمام بزرگی و شلوغی اش برای بعضی آدمها همقواره ی یک پاسیو ، کوچک می شود!
گاریها میتازند. بارها در مرز جابهجا میشوند و مسافران در تکاپوی رفتن. مالک، بار نورا را بر دوش دارد و انتظار میکشد تا او بیاید و...