وقتی یک روزِ جورج بارها و بارها برایش تکرار می شود، فکر می کند عقلش را از دست داده است. اما متوجه می شود واقعیت می تواند از تخیل عجیب تر باشد. او با درک تازه اش از فضا-زمان و پیوستن به پروژه لازاروس، باید میان وفاداری به سازمانی که هدفش نجات دنیا است و توانایی تغییر گذشته یکی را انتخاب کند.
سفری به امپراتوری ترسناک کهکشانی از نگاه دو جنگجو در مسیرهای متفاوت.
تلما آرزو دارد یک تک شاخ پر زرق و برق باشد. سپس در لحظه ای نادر صورتی و پر زرق و برق از سرنوشت، آرزوی تلما محقق می شود. او به سرعت به یک ستاره بین المللی می رسد، اما با هزینه ای غیرمنتظره. پس از مدتی، تلما متوجه می شود که او مانند خود معمولی و بدون درخشش خود شادتر بوده است. بنابراین او شاخ خود را پایین می آورد، برق هایش را پاک می کند و به خانه برمی گردد، جایی که بهترین دوستش با در آغوش گرفتن منتظر اوست.
هنگامی که انگل های ناشناس با خشونت میزبانان انسان را تسخیر می کنند و قدرت می گیرند، بشریت باید برای مبارزه با تهدید فزاینده قیام کند.
در دهکده ای کوچک، هانومانتو، یک دزد خرده پا، جواهری اسرارآمیز پیدا می کند که به او قدرت های خداگونه می دهد. آیا او موفق خواهد شد که این قدرت ها را از افتادن در دستان اشتباه نگه دارد و دهکده خود را نجات دهد؟
سانگ یو از تلاش برای بیدار ماندن بسیار خسته است. هر بار که چشمانش را می بندد، دیو در خواب او را تعقیب می کند و می کشد. یک شب سانگ متوجه میشود که قدرت خاصی دارد: او میتواند گنجینههایی را از رویاهایش به واقعیت برساند. تقریباً یک شبه، او تبدیل به یک مرد ثروتمند می شود. اما ثروت او توجه یک گانگستر بی رحم را نیز به خود جلب می کند.
بکت یک گربه نازپرورده و خودخواه است که دست خوش شانسی که به او داده شده را کاملا بدیهی می داند. با این حال، زمانی که او نهمین زندگی خود را از دست می دهد، همه چیز در شرف تغییر است.
یک هشت ساله به نام مانوئل پس از خودکشی ناگهانی همسرش دچار زوال عقل می شود که جرقه ای از حوادث ماوراء الطبیعه را به دنبال دارد که زندگی خانواده اش را به خطر می اندازد.
کاکا پسر یک قهرمان است. بدن او توسط یک نیروی شیطانی مورد تهاجم قرار می گیرد که با افزایش سن قوی تر می شود. در نهایت این نیرو قدرت تاریک کافی برای نابودی کل جهان را خواهد داشت. برای جلوگیری از وقوع چنین فاجعه ای، اژدهای سیاه افسانه ای، پرنسس نینی، رئیس باراگون و براتی بیرلی با کاکا متحد می شوند تا از سرزمین خود دفاع کنند. آنها در سرزمینهای ممنوعه، دنیای زیرزمینی و جهان موازی، با گلهای گوشتخوار و موجودات سنگی مبارزه میکنند. با وجود خطرات، جوانان هیچ ترسی نشان نمی دهند. آنها مصمم هستند تا نیروهای تاریک را از سرزمین خود بیرون کنند.
انگلستان، 1705: نل جکسون برای قتل و فرار با خواهرانش، برای زنده ماندن دستش را به سرقت از بزرگراه می اندازد. نل با کمک همکار فوقالعادهاش، یک جن کوچولو به نام بیلی بلیند، متوجه میشود که سرنوشت او را در معرض خطر قرار داده است.