در آینده ای نزدیک، گروهی از روزنامه نگاران جنگ تلاش می کنند تا در حالی که حقیقت را گزارش می کنند، زنده بمانند، زیرا ایالات متحده در آستانه جنگ داخلی قرار دارد.
امدادگر کاساندرا وب که مجبور به مقابله با افشاگریهای گذشتهاش میشود، با سه زن جوان که مقصدشان آیندهای قدرتمند است، رابطه برقرار میکند... اگر همگی بتوانند از یک حال مرگبار جان سالم به در ببرند.
کارگر یک مغازه زندگی اش را از نو شروع می کند و نشان می دهد با هوش و استعداد چه کارهایی می توان انجام داد.
قبل از اینکه کریگ کریک باشد، او فقط کریگ بود - یک بچه جدید در یک شهر جدید. تنها چیزی که کریگ می خواهد این است که به نزد دوستان قدیمی خود در خانه قدیمی خود برگردد. اما وقتی میفهمد که نهر نزدیک گنج گمشدهای را پنهان میکند که میتواند آرزوی او را محقق کند، کریگ برای یافتن آن به سفری میپردازد - در بیابان خطرناک حومه شهر پیمایش میکند، دوستیهای جدیدی برقرار میکند، همه اینها در حالی که توسط گروهی ترسناک دنبال میشود. دزدان دریایی که در صدد نابودی خود نهر هستند.
دکتر ایان مالکوم، ریاضیدان آشوب، پس از یافتن دفتر خاطراتش، اتفاقات ناگوار و درگیری های 30 سال پیش در مورد پارک تفریحی جزیره پر از دایناسورهای ماقبل تاریخ را به یاد می آورد که فرار می کنند و بیهوش می دوند...
پس از ربودن یک هواپیمای مسافربری توسط تروریست ها، یک سرباز خارج از وظیفه در هواپیما استراتژی ای برای شکست هواپیماربایان و اطمینان از بقای مسافران در هنگام از کار افتادن موتور طراحی می کند.
ازدواج یک زن جوان با یک شاهزاده جذاب، زمانی که او به عنوان قربانی به اژدهایی که در آتش نفس می کشد، به یک مبارزه شدید برای بقا تبدیل می شود.
عرضه هوا در آینده نزدیک کمیاب است و هنگامی که دو غریبه ناامید برای یافتن یک پناهگاه اکسیژن وارد میشوند، مادر و دختری را مجبور میکند تا برای بقا مبارزه کنند.
فریبرز برای فرار از خیابانها به کافهی کمال میرود، کافه خلوت است و کسی جز آن دو در کافه نیست. همه چیز عادی به نظر میرسد تا اینکه جوانی با دو کولهپشتی وارد کافه میشود...
زنی به دنبال فرار از نامزدی خود با یک سیاستمدار خشن است، اما وقتی غریبه ای به کمک او می آید، آن دو با هجوم تعصب و نفرت روبرو می شوند.