
یک اشکال پیش آمده و همه انسانها ناپدید شدهاند. آیا میتوانید به دو حیوان خانگی نازپرورده، پاد و هم، کمک کنید تا به مرکز کائنات سفر کنند و مشکل را حل کنند؟
یک شهر کوچک ساحلی در فنلاند در حال آماده شدن برای جشن شب نیمه تابستان است. یک دشمن ناشناس وارد میشود و تمام منطقه را به گروگان میگیرد.
فریت در دنیایی تاریک و پر از جرم و انتقام، زندگیای را که همیشه آرزویش را داشت میسازد. اما این مسیر پر از فداکاری است. معصومیت کودکانهاش را پشت سر میگذارد تا تبدیل به کسی شود که همیشه میخواست باشد. برای رسیدن به هدفش، هر چیزی را فدای قدرت و جاهطلبی میکند.
وقتی شمال غربی اقیانوس آرام با موجی از بمبگذاریهای مرگبار و سرقتهای بانکی روبهرو میشود، یک مأمور کهنهکار افبیآی باید با تروریستی کاریزماتیک مقابله کند که نقشهای برای سرنگونی دولت آمریکا در سر دارد
در شهری که با افزایش عجیب آتشسوزیها دستوپنجه نرم میکند، ویتال، یک آتشنشان، و سامیت، برادر همسرش که پلیس است، با اکراه تصمیم میگیرند برای حل این بحران فزاینده با یکدیگر همکاری کنند. در حالی که با اختلافات شخصی خود مبارزه میکنند، آنها باید با زمان رقابت کنند تا این معما را حل کرده و بمبئی را نجات دهند.
مأمور سابق اطلاعاتی کی هئون وظیفه دارد سوبوک اولین انسان شبیه سازی شده را که راز زندگی ابدی را در اختیار دارد، را به جایی امن ببرد. ولی چندین گروه سعی دارند سوبوک را تحت کنترل خود درآورند تا آینده را به تصاحب خود در آورند…
سه یتیم پیوندی ناگسستنی تشکیل میدهند و در کنار یکدیگر در سواحل رودخانه کریشنا در شهر ویجایوادا، هند، بزرگ میشوند و به خانوادهای برای یکدیگر تبدیل میشوند.
کایرن، دختری زودرس و نوجوان، خود را در روستایی در ژاپن و رها شده توسط پدرش مییابد. او که در معبدی با پدربزرگش زندگی میکند، با آنزو، یک "گربه شبحی" غولپیکر و تنبل معروف آشنا میشود که مسئول مراقبت از او است. کایرن که از سرپرست جدید خود بیاعتماد است، کارهای عجیبی را که آنزو برای مردم شهر انجام میدهد خراب میکند و با ارواح عجیب و غریب جنگلهای محلی دوست میشود. برای جلب اعتماد کایرن، آنزو به طور تصادفی قراردادی با شیطان میبندد و همه چیز به هم میریزد.
در آستانهی آغاز تور جهانی، اسکای رایلی، خوانندهی مشهور موسیقی پاپ، با رویدادهای وحشتناک و غیرقابل توضیحی روبهرو میشود. تحت فشار ترسهای فزاینده و چالشهای شهرت، اسکای ناچار میشود با گذشتهی تاریک خود مواجه شود.
داستان مردی به نام دیوید را روایت میکند که با بحرانهای زندگی مواجه است و برای خرید یک مبل به همراه مادر بیمار و سه خواهرش به فروشگاهی میرود. این فروشگاه که در آن مادر دیوید تصمیم میگیرد از جایش تکان نخورد، تبدیل به صحنهای برای شکستن دیوارهای خفقانی روابط خانوادگی میشود. مبل به یک نماد از پناهگاه و فرار از واقعیت تبدیل میشود، جایی که مادر دیوید، با نشستن بر آن، از رویارویی با دنیای بیرون خودداری میکند و همین باعث ایجاد بحرانهای جدیدی در خانواده میشود.