داستان زندگی واقعی مردی به نام هری هفت را روایت میکند که در خلال جنگ جهانی دوم به اردوگاه کار اجباری آلمان نازی فرستاده میشود که در آنجا مجبور است برای زنده ماندن با هم سلولی های خود به مبارزه بپردازد
مایسابل لاسا یازده سال پس از کشته شدن همسرش توسط گروه باسکی با درخواست ملاقات یکی از قاتلان که در زندان، در تلاش برای یافتن نوعی عدالت ترمیمی، موافقت میکند.
یک تاجر ثروتمند، فیلمساز معروفی را استخدام می کند تا در ساخت یک فیلم پر سر و صدا به او کمک کند.
دو غریبه، خود را در یک اتاق گرفتار میبینند و در یک حلقه زمانی گیر کردهاند، بدون اینکه به یاد بیاورند چگونه به آنجا رسیدهاند، به زودی دنیایی را کشف میکنند که میدانستند از بین رفته است.
مزدورانی که چیزی برای از دست دادن ندارند برای نجات یک مهندس زیستی که در پناهگاه جنگ سرد زندانی شده است استخدام می شوند. با ورود به این مرکز شوم، زمانی که مورد حمله موجودی ناشناخته و مرگبار قرار می گیرند، خود را درگیر مبارزه ای برای جان خود می بینند.
شین و اولیور در بحبوحه آماده شدن برای مراسم ازدواجشان، به پسربچه ای مبتلا به سرطان خون کمک می کنند تا به دوست قدیمی اش برسد. در آن سوی قصه، ریتا و نورمن با چالش های بچه دار شدن درگیر هستند.
نویسندهای جوان در جستجوی الهام برای نوشتن، با شنیدن خبر درگذشت مادربزرگش، خود را در حال کندوکاو در زندگی فراموش شده اش مییابد.
مادری تنها باید از دخترش در حین سرقتی ناموفق در ساختمان اجاره انباری با تکنولوژی پیشرفته، دفاع کند.
فصلی تازه از زندگی دختری به نام لارا که همراه با خانواده خود به یک شهر جدید نقل مکان کرده است. در این میان او با یک ستاره زخمی که از آسمان سقوط کرده دوست شده و ماجراهای جذابی را رقم میزند که…
دیزی کوئوکای دوست داشتنی، مهربان و خوشبین، یک رویای دور از دسترس دارد؛ پیروزی در «ترسناک ترین بازی های جهان!» آیا او موفق می شود که به بزرگ ترین آرزویش دست یابد؟!