
در مرز هوکایدو، یک کهنه سرباز جنگ و دختر آینو با افراد نامتناسب و مرتدهای نظامی به رقابت می پردازند تا گنجی را پیدا کنند که بر روی قانون شکنان خالکوبی شده است.
هنگامی که قهرمان کاراته مایکل ریورز آخرین تورنمنت دوران حرفهای خود را برنده میشود، ران هال تاجر به او این فرصت را میدهد که در یک کومیت غیرقانونی در بلغارستان با بهترین رزمیکاران جهان مبارزه کند. وقتی مایکل قبول نمیکند، هال دخترش را ربوده و برای نجات او، ریورز چارهای جز رقابت در مسابقات مرگبار ندارد. با ورود به بلغارستان، او متوجه می شود که او تنها مبارزی نیست که یکی از عزیزانش برده شده است. ریورز از مربیان استاد لورن و جولی جکسون کمک میگیرد، اما آیا این برای او برای بردن مسابقات و نجات جان دخترش کافی است؟
هنگامی که گروهی از دوستان بیپروا قانون مقدس خواندن تاروت را نقض میکنند، ناخواسته یک شیطان غیر قابل توصیف را که در کارتهای نفرین شده به دام افتاده است، ازاد میکنند. انها یک به ...
یک زن جوان آمریکایی به امید اینکه بتواند در کلیسا کار کند، به شهر واتیکان سفر می کند و در یک یتیم خانه مشغول به کار می شود. او به زودی با دختربچه ای عجیب و مرموز روبرو می شود و...
شلدون نیکولز و پیتر هریوت از دوران نوجوانی روی خودروهای کلاسیک کار کردهاند - آنها با استفاده از سالها تجربه خود، خودروهای کلاسیک را مطابق خواستههای مشتریانشان پیدا و تعمیر میکنند.
گروهی متشکل از پادکستها قصد دارند در مورد ناپدید شدنهای مرموز دهههای قبل در یک شهر جذاب ایرلندی با رازهای تاریک و وحشتناک تحقیق کنند.
هشت نفر که در یک ساختمان مرموز 8 طبقه به دام افتاده اند در یک نمایش وسوسه انگیز اما خطرناک شرکت می کنند که در آن با گذشت زمان درآمد کسب می کنند.
سفری به امپراتوری ترسناک کهکشانی از نگاه دو جنگجو در مسیرهای متفاوت.
با الهام از سید عبدالرحیم مربی و مدیر تیم ملی فوتبال هند که به عنوان معمار فوتبال هند شناخته می شود، دوران طلایی از سال 1952 تا 1962 را در بر می گیرد.
تلما آرزو دارد یک تک شاخ پر زرق و برق باشد. سپس در لحظه ای نادر صورتی و پر زرق و برق از سرنوشت، آرزوی تلما محقق می شود. او به سرعت به یک ستاره بین المللی می رسد، اما با هزینه ای غیرمنتظره. پس از مدتی، تلما متوجه می شود که او مانند خود معمولی و بدون درخشش خود شادتر بوده است. بنابراین او شاخ خود را پایین می آورد، برق هایش را پاک می کند و به خانه برمی گردد، جایی که بهترین دوستش با در آغوش گرفتن منتظر اوست.