
یک قایقسواری آخر شب در نیویورک به نبردی ناامیدانه برای بقا تبدیل میشود، زمانی که یک موش بازیگوش به هیولایی واقعی بدل میگردد.
در سال 1976، همزمان با فرو رفتن آرژانتین در خشونت و هرجومرج، یک معلم انگلیسی خسته از دنیا، به لطف دوستی غیرمنتظره با یک پنگوئن، دوباره حس همدلی و محبت به دیگران را در خود بازمییابد.
وقتی یک نویسندهی منزوی، یک سگ گریت دین متعلق به یک دوست مرحوم را به فرزندی قبول میکند و با او پیوند برقرار میکند، کمکم با گذشته و زندگی درونی خلاقانهی خودش کنار میآید.
استفانی و امیلی در جزیره زیبای کاپری ایتالیا دوباره به هم میپیوندند، برای مراسم عروسی مجلل امیلی با یک تاجر ثروتمند ایتالیایی. اما در کنار مهمانان پر زرق و برق، باید انتظار قتل و خیانت را هم داشت — عروسیای پر از پیچوخم، درست مانند جاده پرپیچوتاب بین مارینا گراند و میدان مرکزی کاپری.
پس از مصیبت، اگرچه روح ن ژا و آئو بینگ حفظ شد، بدن فیزیکی آنها به زودی نابود خواهد شد. تای یی ژن رن قصد دارد از نیلوفر آبی هفت رنگ برای تغییر شکل بدن خود استفاده کند، اما با مشکلات متعددی روبرو می شود. ن ژا و آئو بینگ چه خواهد شد؟
در شهر باستانی لوریس، که با مشت آهنین توسط کلانتر بیرحم و «غول» اداره میشود، شورش در آستانه وقوع است. در حالی که مردم تحت ظلم و ستم هستند، یک انسان جوان بر این باور است که قدرتهای اسرارآمیز الفها میتواند به آزادی آنها کمک کند؛ پس به دنبال یاری گرفتن از الفهای منزوی و فرمانده افسانهایشان میرود. اما در حالی که هر دو طرف رازهایی در دل دارند و انگیزههای واقعیشان را پنهان کردهاند، این اتحاد شکننده میان انسانها و الفها ممکن است به نابودی همهشان بینجامد.
سال 1984؛ «مایکل لارسون»، راننده بیکار یک وانت بستنیفروشی از اوهایو، وارد برنامه مسابقهای «Press Your Luck» میشود، در حالی که رازی در دل دارد: راهی برای بهدست آوردن پول بینهایت. اما وقتی پیروزیهای پیاپی او ادامه پیدا میکند، مدیران پشت صحنه کمکم به انگیزههای واقعیاش پی میبرند و این موفقیت در معرض تهدید قرار میگیرد.
داستان واقعی زمانی آغاز میشود که یک کارآگاه بازنشسته اداره پلیس نیویورک کتابی درباره ارتباط خانوادهاش با مافیا مینویسد. این افشاگری، آتشی به پا میکند بین پلیسهای فاسدی که برای رئیس بیرحم یک باند جنایتکار کار میکنند و مأمورانی که میخواهند آنها را به سزای اعمالشان برسانند.
چارلز، برندهی عجیبوغریب قرعهکشی، بهتنهایی در جزیرهای دورافتاده زندگی میکند، اما رویایی در سر دارد: دعوت از موزیسین محبوبش، هرب مکگوایر، برای اجرای یک برنامهی خصوصی و اختصاصی. بیخبر از هرب، چارلز همچنین نامزد سابق هرب، «نل»، که هماکنون با شوهر جدیدش همراه است، و همگروهی پیشین او را نیز دعوت کرده تا قطعههای قدیمیشان را دوباره اجرا کنند. با بالا گرفتن تنشها و زنده شدن اختلافات گذشته، طوفان آنها را در جزیره گرفتار میکند و چارلز ناامیدانه بهدنبال راهی برای نجات رویای اجرای کنسرتش میگردد.
یک نیروی ویژهی سابق، در پی انتقام از رهبر فرقهای به نام «بوکوشی» برمیآید؛ کسی که همرزمان پیشین او، گروه شینجا، را فریب داده و به فساد کشانده است. بوکوشی به سربازان بازنشسته وعدهی هدف و امنیت میدهد، اما در واقع چهرهای ویرانگر و خطرناک دارد.