در سال 1963، پاتریشیا ویر هجده ساله ربوده شد و به طرز وحشیانه ای مورد آدم ربایی و تعرض قرار گرفت. تریش که متعهد به زندانی کردن مهاجم خود، ارنستو میراندا است، توسط سیستم حقوقی آمریکا ویران میشود، زیرا او قانونی را به اجرا میگذارد که قانون را تغییر میدهد...
پدری که در یک ایستگاه فضایی کار می کند، باید دختر 15 ساله خود را پس از برخورد شهابی سنگ به زمین، تنها با استفاده از تلفن های ماهواره ای و دوربین نجات دهد....
در طول تعطیلات تابستانی، این سه دوست در آستانه سفری با هم به رومانی هستند، جایی که آنها اجازه دارند دوره کارآموزی را در مجموعه فیلم "دراکولا برمی خیزد" که توسط پدر پیتر، که مسئول جلوه های ویژه است، بگذرانند. در طول فیلمبرداری به محض اینکه آنها به ترانسیلوانیا می رسند، اتفاقات مرموز در قلعه قدیمی کنتس کودرینا، که به عنوان محیط اصلی فیلم عمل می کند، شروع می شود.
خانوادهای در یک عمارت دور افتاده دور هم جمع میشوند اما به زودی در داخل عمارت گرفتار شده و در یک بازی مرگبار بقا به دام میافتند که تنها یک نفر زنده از آن خارج میشود و…
لورل و هاردی به تازگی یک مغازه تعمیرات الکتریکی راه اندازی کرده اند، اما با زن و مردی که در مجاورت آنها صاحب فروشگاهی می باشند به مشکل بر می خورند…
کانر مک لئود که فریب خورده، هنگام برخورد با جادوگری نامیرا از زندگی آرام و خیالی خود بیدار می شود و…
شهر مرزی کوچک میرادرو، دختری 12 ساله بنام فورتونا "لاکی" زندگی می کند که جدیدا نقل مکان کرده و به این شهر کوچک آمده است. او در این شهر اسب وحشی به نام اسپریت را می بیند که توسط مأموران دستگیر می شود. اسب از دست مامورها فرار می کند و فوراً فورتونا(لاکی) او را پیدا میکند و با آن اسب دوست می شود.در این حین فورتونا با دو دختر دیگر با نام های پرو گرنجر و ابیگیل استون ، که هر دو صاحب اسب هستند آشنا می شود و آنها به ماجراهای روزمره در سراسر زمین می پردازند.
از این به بعد، جسم و روح و روان تو مال منه…
روایت کلی این فیلم پیرامون اتفاقات بعد از پایان جنگ ایران و عراق در سال 1367 و عملیات مرصاد است. نیروهای امنیتی ایران متوجه حضور نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق در جبهه میشوند. با ارسال دو مأمور امنیتی به بغداد میخواهند قبل از شروع عملیات فروغ جاویدان، عباس زریباف فرمانده این عملیات را ترور کنند. اما داستان طور دیگری رقم میخورد.
بزودی
بهداد می میرد. او را در سردخانه می گذارند. همه چیز برای او و اطرافیانش تمام می شود. زمانی بعد او سر حال و سر زنده در خیابان های تهران به دنبال خون می گردد، خونی برای عقرب …