مرد عنکبوتی تصمیم می گیرد برای مبارزه با ابرشرورها و از بین بردن آنها، با دیگر قهرمانان مارول متحد شود و با یکدیگر همکاری کنند و...
بو یونگ یک جراح با تجربه است که در گذشته در یک مرکز پزشکی بزرگ در سئول کار می کرده و پس از اینکه یک حادثه ناگوار رخ می دهد تصمیم می گیرد در بیمارستانی کوچک مشغول به کار شود و...
مردی 65 ساله مبتلا به بیماری آلزایمر که به عنوان دستیار قاضی فعالیت میکند، تصمیم میگیرد جنایتکاران را به سزای اعمالشان برساند و...
در یک شب تاریک، یک خانواده توسط شیاطین مورد حمله قرار می گیرند و تنها دو نفر از آنها زنده می مانند - تانجیرو و خواهرش نزوکو که به آرامی در حال تبدیل شدن به یک شیطان است. تانجیرو تصمیم می گیرد تا ی ...
سفر مردی از محله های فقیر نشین بمبئی به دنیای ورزش های شدید زیرزمینی را دنبال می کند.
یک مادر تصمیم می گیرد آخرین آرزوی پسر رو به مرگش را برآورده کند ولی این آرزو با مشکلات و موانع قانونی زیادی مواجه است ...
مکس برنال، کمدین استندآپ، با پدرش استن زندگی میکند، در حالی که تلاش میکند تا با همسر سابقش، ازرا، پسر اوتیسمی خود را بهعنوان پدر و مادر کند. مکس و ازرا وقتی مجبور می شوند با تصمیمات دشوار در مورد آینده پسرشان روبرو شوند، یک سفر جاده ای بین شهری را آغاز می کنند که تأثیری متعالی بر زندگی هر دوی آنها دارد.
داستان زندگی پرویز دهداری، بازیکن و سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران را به تصویر میکشد، او به عنوان بازیکن فوتبال را از تیمهای جم و شاهین آبادان آغاز کرد و همچنین به عنوان اولین مربی باشگاه پرسپولیس تهران شناخته میشود.
وقتی سه دوست صمیمی دوران کودکی یک شوخی اشتباه می کنند، ریکی استانیکی خیالی را اختراع می کنند تا آنها را از دردسر خلاص کنند. بیست سال بعد، این سه نفر هنوز از ریکی که وجود ندارد به عنوان یک حقه برای رفتار ناپخته خود استفاده می کنند. اما زمانی که همسران و شرکای آنها مشکوک می شوند و خواستار ملاقات با آقای استانیکی افسانه ای می شوند، سه نفر مجرم تصمیم می گیرند یک هنرپیشه و شخصیت بداخلاق مشهور را استخدام کنند تا او را زنده کند.
سگ در منهتن زندگی می کند و از تنهایی خسته شده است. یک روز او تصمیم می گیرد برای خود یک ربات، یک همراه بسازد. دوستی آنها تا زمانی که جدایی ناپذیر می شوند، به ریتم دهه 80 نیویورک شکوفا می شود. یک شب تابستانی، سگ، با اندوه فراوان، مجبور می شود ربات را در ساحل رها کند. آیا آنها هرگز دوباره ملاقات خواهند کرد؟