
زمانی که هفت سال پیش زید برای انتقام مرگ برادرش به جنگ با دنیای تبهکاران و اراذل کپنهاگ رفت، همه چیز خود را به عنوان یک دکتر محترم و همچنین یک مرد خانواده از دست داد. اما هنگامی که یک مامور پلیس به زید نزدیک شده و به او پیشنهاد میدهد که در ازای نفوذ به دنیای تبهکاران کپنهاگ آزاد خواهد شد، او شانسی دوباره برای دیدن پسرش و بازپسگیری بقایای زندگی خانوادگی خود به دست میآورد، اما زید به زودی متوجه میشود که هر چیزی بهایی دارد و…
مامور کریس ردفیلد به دنبال بررسی علت شیوع ویروس زامبی به سانفرانسیسکو سفر میکند. جایی که علت گسترش این ویروس قابل شناسایی نیست و تنها وجه مشترک قربانیان این است که همه آنها اخیرا از جزیره آلکاتراز دیدن کردهاند. به دنبال این سرنخ، کریس و تیمش به جزیره آلکاتراز میروند، جایی که یک خطر جدید در انتظار آنهاست و…
گروهی از ماهیگیران وقتی میبینند بدهیهایشان در حال بیشتر شدن است، به سمت نواحی خطرناک دریا حرکت میکنند.
همانطور که لرد ولدمورت کنترل خود را بر هر دو دنیای ماگل و جادوگر محکم می کند، هاگوارتز دیگر یک پناهگاه امن نیست. هری مشکوک است که خطرات حتی ممکن است در داخل قلعه وجود داشته باشد، اما دامبلدور بیشتر در نظر دارد که او را برای نبرد نهایی آماده کند. آنها با هم کار می کنند تا کلید باز کردن قفل دفاعی ولدمورت را پیدا کنند و برای این منظور دامبلدور دوست و همکار قدیمی خود هوراس اسلاگهورن را که به اعتقاد او اطلاعات مهمی در اختیار دارد، استخدام می کند. حتی با نزدیک شدن به رویارویی سرنوشت ساز، عاشقانه برای هری، ران، هرمیون و همکلاسی هایشان شکوفا می شود. عشق در هوا است، اما خطری در پیش است و هاگوارتز ممکن است هرگز دوباره مثل قبل نشود.
هری، رون و هرمیون از آخرین سال زندگی خود در هاگوارتز میروند تا هورکراکسهای باقیمانده را بیابند و نابود کنند و به تلاش ولدمورت برای جاودانگی پایان دهند. اما با مرگ دامبلدور محبوب هری و مرگخواران بیوجدان ولدمورت، دنیا خطرناکتر از همیشه است.
از پیدا کردن اقلام گمشده گرفته تا تمیز کردن آشفتگیها، سه پری در حال آموزش عاشق مراقبت از بچههای تحت مراقبت خود هستند و برای به دست آوردن بالهای خود تلاش میکنند.
دختر نوجوانی به همراه خواهر کوچکترش هنوز سوگوار مرگ ناگوار مادرشان هستند که نیروی شروری قدم به خانه آن ها می گذارد و از وحشت و اندوه آن ها تغذیه می کند.
ویلی ونکا - مملو از ایده ها و مصمم به تغییر جهان یک لقمه دلپذیر - گواه این است که بهترین چیزها در زندگی با یک رویا شروع می شود و اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید که ویلی ونکا را ملاقات کنید، همه چیز ممکن است.
بر اساس زندگی واقعی مردی جوان به نام ریکی هیل که بر ناتوانی جسمی خود غلبه کرده و رابطه خود با پدرش را در تلاش برای تبدیل شدن به یک بازیکن لیگ برتر بیسبال، ترمیم میکند…
مهارتهای بالای یک گیمر در مجموعه بازیهای ویدیویی گرن توریسمو، شانس تبدیل شدن او به یک راننده واقعی اتومبیلهای مسابقهای حرفهای را برایش به ارمغان میآورد و…