قسمت یازدهم منتشر شد.
در خلاصهٔ داستان این مجموعهٔ تلویزیونی آمده است: «ما رفیقبازیم، پای حق وایمیستیم، بزنن میزنیم، بکشن، میکشیم، ما هفتا تا تهش میریم؛ ولی نمیبخشیم، تهش هر چی که باشه بازم هستیم، بازم هفتیم.»
قسمت شانزدهم منتشر شد.
ریو سون جه یک ستاره محبوب است که همیشه مورد توجه بوده؛ زندگی او عالی بنظر می رسد اما سخت گیری های صنعت سرگرمی باعث می شود او خودکشی کند. از طرفی ایم سول کسی است که یک سانحه در کودکی باعث شد از رویاهایش دست بکشد؛ اما شنیدن آهنگ های ریو سون جه به او آرامش داد و از همان زمان طرفدار سرسخت او شد. بعد از شنیدن خبر خودکشی، او به طور معجزه آسایی به 15 سال قبل می رود و برای جلوگیری از آینده غم انگیز ریو سون جه تلاش می کند…
زمانی که یک کماندوی ارتش متوجه میشود که عشق واقعیاش برخلاف میل او نامزد شده است، در تلاشی جسورانه سوار قطاری میشود که به مقصد دهلی نو میرود تا این ازدواج ترتیب داده شده را از مسیر خارج کند. اما زمانی که گروهی از دزدان چاقودار شروع به ترساندن مسافران بیگناه قطار خود می کنند، کماندو برای نجات اطرافیانش آنها را در یک کشتار مرگبار به خود می گیرد - و آن چیزی که باید یک رفت و آمد معمولی باشد را به آدرنالین تبدیل می کند. سواری هیجان انگیز
داستان مردی است که موفق شد افسر پلند پایه حزب نازی یعنی آدولف آیشمانِ جنایتکار را به میز محاکمه بکشاند…
این داستان شگفت انگیز در عصر شوالیه های شجاع، شاهزاده خانم های زیبا و جادوگران در حال نبرد اتفاق افتاد. روسلان، هنرمند سرگردانی که رویای شوالیه شدن را در سر می پروراند، با میلا زیبا آشنا شد و عاشق او شد. او حتی شک نداشت که او دختر پادشاه است. با این حال، قرار نبود که شادی عاشقان زیاد طول بکشد. چرنومور، جادوگر شیطانی، در یک گرداب جادویی ظاهر شد و میلا را درست جلوی چشمان روسلان دزدید تا قدرت عشق او را به قدرت جادویی خودش تبدیل کند. بدون هیچ مقدمه ای، روسلان در تعقیب شاهزاده خانم دزدیده شده قرار می گیرد تا بر همه موانع غلبه کند و ثابت کند که عشق واقعی قوی تر از جادو است.
گرو و لوسی صاحب فرزند شده اند و اعضای خانواده از ورود او استقبال می کنند، اما پس از روبرو شدن با دشمنان جدید مجبور می شوند نقشه ای برای نجات خود بکشند و...
پس از رویارویی انفجاری خود، گودزیلا و کنگ باید در برابر یک تهدید عظیم کشف نشده که در دنیای ما پنهان شده است، دوباره متحد شوند و موجودیت آنها و خود ما را به چالش بکشد.
مردی به نام ری متوجه می شود که همسرش به او خیانت می کند و تصمیم می گیرد خود را بکشد. قبل از اینکه بتواند ماشه را بکشد، او را با یک قاتل اجاره ای کم اجاره اشتباه می گیرند. ری ناامید از کمی احترام و بدون هیچ چیز دیگری برای زندگی کردن، تصمیم می گیرد این کار را بپذیرد - و به زودی شروع به این سوال می کند که آیا انتخاب درستی انجام داده است یا خیر.
ریکی بی پروا با خرید و فروش سلاح های غیرقانونی در سرتاسر منطقه سه ایالتی پول زیادی به دست می آورد و دوست دارد آن را به رخ بکشد. کلیف، فروشنده دوره گرد، همان منطقه ای را پوشش می دهد که ریکی با اسلحه از آن عبور می کند. کلیف که ناامید از یافتن تسکین مالی برای خانوادهاش است، موافقت میکند تا با ریکی شریک شود تا برای یک رئیس کارتل آمریکایی جان، مواد مخدر و اسلحه بین ایالتی تحویل دهد. وقتی یک تبادل ساده پس از اینکه ریکی همه را در یک قلمرو می کشد، تبدیل به یک حمام خون می شود، این زوج در یک موقعیت زودپز قرار می گیرند که در آن فروشنده مواد مخدر بعید، کلیف باید تا آنجا که می تواند برای زنده ماندن مبارزه کند.
در مستند رویارویی با حیوانات سه دوست ماجراجو و دوستار طبیعت و حیات وحش به نقاط مخالف دنیا سفر میکنند تا انواع حیوانات بی نظیر رو به تصویر بکشند و با نحوه زندگی اونها آشنا بشوند...